پارسا جان و آريساپارسا جان و آريسا، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 8 روز سن داره

دوقلوهاي مهربون

اولین شب یلدایی وجود نداشت

1390/10/23 1:27
نویسنده : مامان ندا
1,827 بازدید
اشتراک گذاری

عزیزهای دل من، اصلا نمیخواستم که حرفی از شب یلدا بزنم اما دیدم همه ی مامان ها از اولین شب یلدای نی نی هاشون کلی عکس گذاشتن و خاطره نوشتن با خودم گفتم شاید وقتی بزرگ شدید این سوال براتون پیش بیاد که چرا شما چیزی از اولین یلداتون ندارید . متاسفانه باید بگم که امسال بدترین شب یلدای عمرم بود چون هرسال همه خونه ی مادرجون مهربونم جمع می شدیم و کلی خوش میگذشت اما امسال مادرجون رفته بود پیش خدا و خونش سوت و کور بود . از خدا سپاسگزارم که شما دوتا را به من داد وگرنه هم من و هم مامان نازی از غصه دق میکردیم . نمی خوام بیشتر از این توضیح بدم چون خیلی ناراحت کنندست . قدر بزرگترهاتونو بدونید و باهاشون مهربون باشید که بزرگترها واقعا نعمتند .

 قول میدم انشاالله سال دیگه جبران کنم .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

نونوش
9 بهمن 90 18:54
ey janaaaam
مامان دوقلوها
23 فروردین 91 13:45
سلام عزيزم اينا رو تازه ديدم پس من چي بگم كه شب اول عيد چهلم مادرم بود من چه طوري خونه سوت و كور تنها پشتيبانم رو تحمل كنم الهي خدا مامان نازي رو برات نگه داره كه هميشه از وجود بچه هات لذت ببره. خدا نخواست لذت شيريني دوقلوهام با وجود مامانم همراه باشه


عزیزم خیلی متاسفم و بهت تسلیت میگم . خیلی دردناکه من با خوندن پستت فقط گریه کردم امیدوارم خدا بهت صبر بده