پارسا جان و آريساپارسا جان و آريسا، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 3 روز سن داره

دوقلوهاي مهربون

باغ بهادران شهریور 92

1392/6/31 15:18
نویسنده : مامان ندا
3,709 بازدید
اشتراک گذاری

سلام تربچه های نقلی من ماچماچ

دیگه آخر شهریور شد و خداحافظی با تابستان ، برای اختتامیه این فصل دوباره همه با هم با دایی ها و خاله ها و دخترخاله ها و ..... رفتیم باغ بهادران . خیلی خوش گذشت ، به شما دوتا هم خیلی خوش گذشت چون هرکاری دلتون خواست کردید و حسابی آتیش سوزوندین ، این هیوای بیچاره را هم دوباره  خیلی اذیت کردین ، میگفت مامان من گرسنمه ، آریسا میگفت گرسنته خب برو غذاتو بخور خنثیمن اگه جای مامان هیوا بودم ، بچم را قفل و زنجیر میکردم به خودم که اصلا سمت شما دوتا نیاد . شب دوم آریسا کلی شیرین زبونی کرد و شعر خوند و رقصید ، تاحالا اینجوری ندیده بودمش ، شارژ شارژ بود ، ساعت 2 نصف شب بود و یک ذره خواااااااااب به چشم این وروجک نبود اما پارسا گله خوابیده بود ، هفت تا پادشاه هم به خواب دیده بود .

عکس ها در ادامه مطلب

از اول تا آخر همش اینجا کنار این جوی آب بودین و  مرتب لباساتونو خیس میکردین

آقا پارسا هم چوب به دست برامون از درختا " به " میچیدن.....امان از دست این بزرگتراااااا

یه قل دو قل خندان

و دوعدد انگری بردز از نوع دوقلویی

این هم درب زیبای مسجد اون روستا بود

اینجا هم یک آبشار کوچولو و زیبا بود که از زیر کوه آب میومد داخلش

و اینجا یک خانه ی مخروبه با قدمت 100 ساله که بسیاااااااار جالب بود

باز هم آب بازی و خیس کردن خاله جون من و لذت و شادی بینهایت شما

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (16)

آلاء
31 شهریور 92 15:38
خوش تیپای خاله

چقدر شما دلبریددددددددددددددددددد


کلی حال کردم با عکساااااااااااااا

بخصوص اون دوقل خنده و دوقل اخم

مرسی ندا جون امروز یه حال اساسی بهم دادی


خواهش میکنم آلاء عزیزم
نازی
31 شهریور 92 17:52
ایول کاش همیشه سه تا سه تا پست میزاشتی ندا جون
ای جون این خوشتیپا رو ببین حسابی قرتی شدن ودلرباوای خندشونو عشقه اخمو ببین بیچاره اون خاله خیس آب شد


نازی جون خودم هم خیلی دلم میخواد اما فرصت نمیکنم
مرسی از احساسات قشنگت
زهرامامان محمدسام
31 شهریور 92 22:21
سلام نداجون ،خداقوت خانمی ، من وقتی ازوبلاگ دوقلوها بازدید میکنم انرژی مثبت می گیرم .الهی سلامت وتندرست باشند وچشم بد ازشون دورباشه (آمین ).
نداجون یه سوال دارم این خوشگلا وقتی حرف میزنن لهجه اصفهانی هم دارن ؟


سلام زهراجان ، ممنونم . خداراشکر که انرژی مثبت میگیری . ممنون از دعای خوبت عزیزم .
درمورد لهجه هم باید بگم قاعدتا پیدا میکنن دیگه چون همه ی اطرافیانشون اصفهانی هستند
منیژه مامان آویسا
1 مهر 92 8:48
سلام نداجون بسیار عالی بود
ندا جون من خودم خودم تهرانی و ساکن تهران هستم ولی خانواده همسرم اصفهانی اصیل و ساکن اصفهان همسرم بعد از اتمام تحصیلات دانشگاه و کار ساکن تهران شده و...
حالا به خاطر یک پروژه کاری قراره بیایم اصفهان زندگی کنیم اون هم برای دو سال من لهجه اصفهانی رو دوست دارم ولی نمیخوام آویسا لهجه دارصحبت کنه میتونی کمکم کنی محدوده دروازه شیراز یک مهد خوب بهم معرفی کنی البته اکه اون محدوده را بشناسی



سلام منیژه جان ، از لطفت سپاسگزارم
عزیزم فکر نمیکنم آویسا جون لهجه بگیره چون پسردایی خودم هم مامانش اصفهانی نبود و بااینکه اصفهان بزرگ شد اصلا لهجه نداره . بالای شهر و پایین شهر هیچ فرقی از لحاظ لهجه با هم نداره . مهد کودک هم توی اون محدوده زیاده و چون من تا حالا کاری باهاشون نداشتم اطلاعاتی هم ندارم برات میپرسم
مامان صدرا
1 مهر 92 9:11
سلام خانومی
همیشه به شادی
ماشاالله دوقلوها حسابی بزرگ شدند. خدا حفظشون کنه
راستی آقا پارسا خیلی شبیه پدرشه. اینطور نیست؟


سلام عزیزم ، ممنونم . بله خیلی شبیهه چطور ؟ ازکجا فهمیدین؟
نسیم-مامان آرتین
1 مهر 92 10:53
من فدای این دوقلوهای خوشتیپ بشم که هر روز دارن بیشتر جیگر طلاتر میشن


مرسی از لطفت نسیم جان
زهرا
1 مهر 92 12:59
جيگراين خوشتيپ هاروبخورم من چقده لباس اريساجون بهش ميادقلفونش برم من نفس خاله پارساچه ژستي گرفته


مرسی از لطفت زهراجان
مامان نازی
1 مهر 92 13:29
وای عزیزم ندا جون ببین عکسهاشونم به من انرژی میده عزیزه دلم انشااله صدوبیست ساله باشند وخوشبخت دوستشون دارم یه دنیا ابل پارساو اریسا برای هرسه تون گلهای من


عاشقتم عزیزم ، امیدوارم همیشه پرانرژی باشی قربونت برم
مامان سهند و سپهر
3 مهر 92 9:58
چقدر عالي خيلي خوبه كه حسابي آب بازي كردند و خوش گذروندن. بنده خدا خاله كه خيس شدن.
ولي بجاش خنده و شادي رو به بچه ها هديه دادند.
لباسهاشون هم خيلي خوشگله . خيلي خوش سليقه ايد ماماني مهربون


مرسی از لطفت عزیزم ، مهربونی از خودته گلم
شقایق مامان بنیتا و برسام
6 مهر 92 15:43
وی جیگر این دخمل و پسر ناز و شیرین زبونو خدا حفظشون کنه....
ببینم اینا عینک دودی هاشونو نمیشکنن؟؟؟؟!!! من که هر چی میخرم به 2 روز نمیکشه

ندا نی نی سایت نمیایی؟دلمون واست تنگ شده...


مرسی شقایقم ، خدا نی نی های ناز شما را هم حفظ کنه
من این عینک ها را موقع عکس گرفتن میذارم و بعد با یه کلکی ازشون میگیرم وگرنه چندین بار تا پای مرگ رفتن بیچاره ها

خیلی دوست دارم بیام ولی انگار دیگه اونجا نیستین
هــــآنــــی
8 مهر 92 21:38
جوجوووووو هااااااااا عاشقتونمممممممممم


هــــآنــــی
8 مهر 92 21:43
مامان مهربوووون
یه خواهششش
یه کوچولو موقع حرف زدن بچه ها صداشون ضبط کنین بذارین مام بشنویم روحمون شاد شه
دلم ضعف میره واسه جفتشون یعنیاااا


هانی عزیزم این دوتا وقتی موبایل و دوربین را میبینن دیگه هیییییییییییچی نمیگن ،اگر تونستم یواشکی صداشونو ضبظ کنم حتما میذارم
مامان تارا و باربد
9 مهر 92 13:37
پائیزتون مبارک عزیزم طفلی هیوا این بچه های گلت حسابی سربسرش میزارن
ببوسشون به جای من


مرسی عزیزم برای شما هم مبارک باشه ، آره این هیوای بینوا خیلی از دست این دوتا اذیت میشه
معصومه
9 مهر 92 22:22
خدا حفظشون کنه عزیزم


خیلی ممنونم عزیزم
شقایق مامی پانی پویان
10 مهر 92 10:51
ای جانمممممممممممممممممممممممم

اینا رو نخوردی تا حالا

یعنی آریسا کشته منو کاراش مثل پانیه

فداشون بشم


زنده باشی عزیزم ، اتفاقا میخورمشون خیلی خوشمزن ، امان از دست این دخترا که از همون اول دلبری میکنن
زهرا(مامان علی و امید)
13 مهر 92 15:59
نااازی ..چقدر خوووبه که این باااغه هست برای خوش گذرونی وروجکها وووااای باز گفتی هیوا من مردم از خنده بیچاره هیوا و بیچاره مامانش .. خیلی باحال این آریسا که انقدر سر به سر این میزاره عکسهاااشون هم محشششر بووود .. فک کنم تو هم یه ده بیست بار لباسای اینا رو عوض کردی .. منم یه بار رفتم یه جا که حوض داشت یکسره داشتم لباس عوض میکرد برای بچه ها اون خندتون و قربون اخه اخمشونم نااازه ندا جون میبینم که به تو هم رحم نکردن و خیس آبت کردن خیلییی ماهن به خداااا