35 ماهگی (دوسال و یازده ماهگی)
سلام فسقلای شکلاتی من
35 ماهگی تون مبارررررررررک فقط یک ماه دیگه تا تولد سه سالگی تون مونده
عشقای مامان ، به حدی شیطون شدین که فرصتی برای ثبت خاطراتتون برام نمیمونه . فقط بگم که خیلی بیش ازپیش به هم وابسته شدید و البته ضرب المثل "دور نرو دل ندارم ، نزدیک نیا چشم ندارم" کاملا درمورد شما صدق میکنه چون طاقت دوری هم را ندارید و وقتی هم به هم هستید یه ببببببببببببند دارید دعوا میکنید ولی کافیه من یکی تون را تنبیه یا سرزنش کنم ، اون یکی به شدت ازش دفاع میکنه .
امیررضا و عمه جون آبله مرغون گرفتن و ما خیلی نگران بودیم که شماها هم بگیرید اما خداراشکر به خیرگذشت و عمه و امیررضا هم خوب شدند .
دیگه این که ، شیرین زبونی و حرفای قلنبه زدنتون همه را هلاک کرده اما من نتونستم یادداشت کنم و الان هم اصلا حضورذهن ندارم .
و در نهایت همه چیز آرومه و خداراشکر همه سلامتیم .
مثل همیشه خاطرات به روایت تصویر در ادامه مطلب داریم
عشق های مامان همش دوهفته رفتن مهدکودک اما کلی خاطره و یادگاری دارن
g
روز اصفهان زیبا در اصفهان زیبا
g
g
g
مراسم عقد پسردایی مامان
ای کاش این عشق رژ زدن از سر آریسا میفتاد !!!!
پارسا عاشق تلویزیون تماشا کردنه
باغ وحش پارک ارم
ویلای ما در دهکده زاینده رود
سد زاینده رود و فضای عاشقانه
ژست گرفتن آریسا
ژست گرفتن پارسا
صبح کله سحر که همه خواب بودن و پارسا گرسنه شده رفتند سریخچال و پنیر خالی میل فرموند اون هم با انگشت های کوچولوشون
به این جاکفگیر و ملاقه هم میگین عروس خانم ، نمیدونم چه شباهتی بین ایشون و عروس خانم دیدید؟؟!!!
شاد و شاد و شاد و شاد باش همیشه خندان باش