دوتا خبر خوب و هفته اول مهدتون !!
سلام گلای قشنگم
اول دوتا خبر خوب دارم ، یکی اینکه ماشین پسرداییم پیدا شد ، البته تا تونستن قطعات ماشین را باز کردن و وسایل داخلش هم بردن اما خب خداراشکر خودش پیدا شد .
دوم اینکه یه دوربین عالی خریددددددم ، دست آقا دزده برامون خوب بود
و اما مهدتون
ای داد و بیداد از دست این آریسا خانم که اینقدر به من وابسته بود و نمیدونستم . این هفته من هم همراه شماها به مهد رفتم ، برای من یه صندلی میذاشتن دم در کلاس تا شما منو ببینید و توی کلاس بشینید اما هفته ی آینده دیگه از این خبرا نیست ، باید بمونید دیگه . به من گفتن باید بری تا عادت کنند . پارسا مشکلی نداره اما وقتی آریسا گریه میکنه پارسا هم شروع میکنه به گریه کردن .
من همچنان امیدوارم ...........
آریسا توی کلاس نمیرفت و گیر داده بود به این نقاشی روی در کلاس و میگفت : مامااااان چرا این نی نی یه دونه زانو داره ؟؟؟
کلاستون
آریسا رفت زیر سرسره و همه ی بچه ها هم رفتن اونجا، خالشون هم داره حرص میخوره