پارسا جان و آريساپارسا جان و آريسا، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 10 روز سن داره

دوقلوهاي مهربون

اولین مسافرت - اولین شمال

1392/7/11 14:08
نویسنده : مامان ندا
3,252 بازدید
اشتراک گذاری

سلام همسفرهای خوش سفر من

تا حالا شمال 18 ساعته نرفته بودم !!!!! از دست شما دوتا فسقل 18 ساعت توی راه بودیم  تا موقعی که خواب بودین خوب رفتیم اما وقتی بیدار شدین خیلی توقف داشتیم ، یا جیش داشتین یا میخواستین برین توی اون ماشین و ..... خدامیدونه به ما چه گذشت تا رسیدیم رامسر ، یک بار هم پشت یه کامیون گیر کرده بودیم و شما هم سوزنتون گیر کرده بود " جییییش دارررررررررم ، جیش داررررم " ، حالا مگه پارکینگ پیدا میشد ، مگه این کامیونه از جلوی ما میرفت کنار ، یه جایی دیگه بابا پیمان خسته شد و سبقت گرفت که همون موقع پارکینگ پیدا شد اما چه پارکینگی ، ایستگاه پلیس {#emotions_dlg.e3} .........بله پلیس بهمون ایست داد و میخواست ماشینمون را ببره پارکینگ اما ما ماجرا را براشون تعریف کردیم و شمادوتا هم همون وسط جلوی پلیس ها نشستید جیش کردین ، خلاصه پلیس ها هم عاشق شما شدن اما 100 هزارتومن جریمه شدیم {#emotions_dlg.e10} ، یعنی دوتا جیش کردین 100 هزارتومن {#emotions_dlg.e27}{#emotions_dlg.e27} اما شما که مقصر نبودین .

 

کنار دریا حسابی ماسه بازی کردین اما باوجود اینکه عاشق آب بازی هستید از دریا میترسیدین و پاتونو توی آب نذاشتین ، پارسا را کم کم آوردیمش توی دریا و یه کم بازی کرد اما آریسا به هیچ عنوان راضی نشد که بیاد ؛ خیلی خوش گذشت هم به ما و هم به شما .

مثل همیشه از پدر و مادر و خواهر و خاله و دخترخاله های عزیزم تشکر میکنم که خیلی توی این سفر همراه من بودن و به من کمک کردند . از هیواجون هم عذرخواهی میکنم که اینقدر مورد ظلم این وروجک های من قرار میگیره {#emotions_dlg.e20}

سد زیبای منجیل

ویلای به این بزرگی ، شما اینجا را برای نشستن انتخاب کردین !!!!!

کنار دریا ساحل زیبای دریای خزر - رامسر

پدرجون ، همراه همیشگی دوقلوها

low باطری و .....

در جنگل 3000 هم خیلی خوش گذشت

آریسا خانم هم به دور آتش و توی بارون و جنگل حسابی هنرنمایی کردن

بالای تله کابین رامسر هم همین بساط را داشتیم، پارسا و آریسا و هیوا

بعد از تله کابین هم رفتیم شهربازی رامسر

جواهرده و آشنایی با حیوانات اهلی توسط پدرجون و مامان ندا

محوطه ویلای ما

آریسا خیلی بدش میومد که پاهاش ماسه ای باشه و توی راه از دریا تا ویلا پاهاشو تمیز میکرد

روز آخر دیگه از کناردریا هم وحشت داشتی و گریه میکردی میگفتی بریم خونمونناراحت

جای همگی خالی سفر پردردسری بود اما خوش گذشت خداراشکر

 

 

 

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (13)

زهرا
11 مهر 92 21:01
واي جيگرموببين بامايوش چه قده نازشده قلبونش برم چه خشمل لالاشدن جيگراقربون جيش گفتنشون ندابچلونشون ازطرفم الهي
نازی
12 مهر 92 1:51
خوبه خوش به حالتون دلم برا شمال تنگ شده... وای چه بانمک شدن ان دوتا چقدر جیگرن عشقای منن ای خدا چرا اونجوری گریه میکنه دلم کباب شد وای اون مایو آریسا پارسال براش از کیش گرفته بودین پارسا بخاطرش گریه میکرد دوستتون دارم زیاد
آلاء
12 مهر 92 4:49
وااااااااااااااااااااااااای تیپ این خانم منو کشتههههههههههههههههه چقدرم جیگر خاله سوسولهههههههه فدای این پارسا خان بشم که اینقده عینکش بهش میاد
مامان نازی
13 مهر 92 7:31
عزیزم انشااله طول عمرداشته باشی وداشته باشند واز این سفرها وبهتر از اینها برین وهمیشه خوش وسعادت مند باشین انشااله این دوتا فرشته اسمانی را هم خدا به ما ببخشه وخوشی وخوشبختی شون را شاهد باشیم انشااله [قلب
نسیم مامان آرتین
13 مهر 92 8:59
نداجون درکت میکنم ما هم مسافت 4ساعته تا شمال رو 7ساعته رفتی شما باید 18 ساعت تو راه میشدید خوب مسافرت بدون جریمه که صفایی نداره و مامان ندا بازم خدا رو شکر کن بچه ها از آب خوششون نمیومد ما آرتین رو به زود از آب میاوردیم بیرونهمیشه به گردش وتفریح
مامان تارا و باربد
13 مهر 92 13:13
سلام گلم همیشه به مسافرت و گردش و خوش گذروندن جریمه ا00 تومنی فدای سر بچه های گلت عکسا هم عالی هزار ماشالا به جونشون ببوسشون به جای من
زهرا(مامان علی و امید)
13 مهر 92 16:06
خدای من 18 ساااعت .. دیگه چی ازتون موووند؟؟
چقدر بیرحمانه 100 تومن جریمه شدین .. زور داره به خدا
وااای علی و امیدم از دریا ترسیده بودن و نمیرفتن تو آب .. چرا آخه؟؟؟
ای جانم چه جایی برای نشستن پیدا کردن وروجکا
عکسهای لب ساااحلشون خیلییی ناز بود ..
دلم سوخت برای این هیوااااا
خوابشون هم خیلی ناز بوود .. معصوووم معصوم
ای جااانم به رقصیدن آریسا .. نااازی



زهرا جان از اینکه اینقدر به همه چیز توجه میکنی سپاسگزارم ، خیلی گلی
نسیم مامان آرتین
16 مهر 92 11:53
تربچه های خاله روزت مبارک
مریم
19 مهر 92 17:23
سلام وای وای چه بچه های خوجلی ماشاالله نداجون یه وبلاگ عشق ما(کوثر)هم سربزن منتظرماااااااا
مامی دوقلوها(زهرا)
22 مهر 92 12:25
سلام مامان ندا.چرا دیگه پیش ما نمیاین وای قربون این دوتا وروجک بشم وای چرا حالا این قد زیاد 100 تومان.خوبه جلوشون .... کرد. دیده بود اورژانسی البته یه بارم ما ورود ممنوع ساعت یک شب رفتیم.در یک حرکت هماهنگ دیانا وانیا شعر اقا پلیسه خوندن از50000 به 15000 جریمه کرد
پرگل
25 مهر 92 8:43
دو روز بهت سر نزدما ببین چقد پست گذاشتی آخه آدمم اینقد اکتیو؟؟؟؟ اییییییییییشششش خییییییییلی عکسا قشنگ بود کلی کیف کردم آخر من این آریسا رو میخورم که اینقد شیرین زبون و شیطونه
مامان سهند و سپهر
27 مهر 92 11:38
گلهای زندگی من
9 بهمن 92 10:37