اولین مسافرت - اولین شمال
سلام همسفرهای خوش سفر من
تا حالا شمال 18 ساعته نرفته بودم !!!!! از دست شما دوتا فسقل 18 ساعت توی راه بودیم تا موقعی که خواب بودین خوب رفتیم اما وقتی بیدار شدین خیلی توقف داشتیم ، یا جیش داشتین یا میخواستین برین توی اون ماشین و ..... خدامیدونه به ما چه گذشت تا رسیدیم رامسر ، یک بار هم پشت یه کامیون گیر کرده بودیم و شما هم سوزنتون گیر کرده بود " جییییش دارررررررررم ، جیش داررررم " ، حالا مگه پارکینگ پیدا میشد ، مگه این کامیونه از جلوی ما میرفت کنار ، یه جایی دیگه بابا پیمان خسته شد و سبقت گرفت که همون موقع پارکینگ پیدا شد اما چه پارکینگی ، ایستگاه پلیس .........بله پلیس بهمون ایست داد و میخواست ماشینمون را ببره پارکینگ اما ما ماجرا را براشون تعریف کردیم و شمادوتا هم همون وسط جلوی پلیس ها نشستید جیش کردین ، خلاصه پلیس ها هم عاشق شما شدن اما 100 هزارتومن جریمه شدیم ، یعنی دوتا جیش کردین 100 هزارتومن اما شما که مقصر نبودین .
کنار دریا حسابی ماسه بازی کردین اما باوجود اینکه عاشق آب بازی هستید از دریا میترسیدین و پاتونو توی آب نذاشتین ، پارسا را کم کم آوردیمش توی دریا و یه کم بازی کرد اما آریسا به هیچ عنوان راضی نشد که بیاد ؛ خیلی خوش گذشت هم به ما و هم به شما .
مثل همیشه از پدر و مادر و خواهر و خاله و دخترخاله های عزیزم تشکر میکنم که خیلی توی این سفر همراه من بودن و به من کمک کردند . از هیواجون هم عذرخواهی میکنم که اینقدر مورد ظلم این وروجک های من قرار میگیره
سد زیبای منجیل
ویلای به این بزرگی ، شما اینجا را برای نشستن انتخاب کردین !!!!!
کنار دریا ساحل زیبای دریای خزر - رامسر
پدرجون ، همراه همیشگی دوقلوها
low باطری و .....
در جنگل 3000 هم خیلی خوش گذشت
آریسا خانم هم به دور آتش و توی بارون و جنگل حسابی هنرنمایی کردن
بالای تله کابین رامسر هم همین بساط را داشتیم، پارسا و آریسا و هیوا
بعد از تله کابین هم رفتیم شهربازی رامسر
جواهرده و آشنایی با حیوانات اهلی توسط پدرجون و مامان ندا
محوطه ویلای ما
آریسا خیلی بدش میومد که پاهاش ماسه ای باشه و توی راه از دریا تا ویلا پاهاشو تمیز میکرد
روز آخر دیگه از کناردریا هم وحشت داشتی و گریه میکردی میگفتی بریم خونمون
جای همگی خالی سفر پردردسری بود اما خوش گذشت خداراشکر