پارسا جان و آريساپارسا جان و آريسا، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 9 روز سن داره

دوقلوهاي مهربون

33 ماهگی (دوسال و نه ماهگی)

1392/12/29 17:17
نویسنده : مامان ندا
2,976 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عشگ های کوچول موچولم ماچماچ

امروز آخرین روز از سال 92 هست و شما دقیقا دوسال و نه ماهه هستید . امشب ساعت 20:20:7 سال تحویل میشه و وارد سال 1393 میشیم . امیدوارم امسال سال خوب و خوشی برای همه و همچنین برای ما باشه . درکمال صحت و سلامتی به همه اهدافی که داریم برسیم ، خلاصه سال شاد همراه با اتفاقات خوب داشته باشیم . انشاالله

و اما از وقایع و شیرین کاری ها و شیرین زبونی های این ماهتون بنویسم :

مهمترین اتفاق این بود که  دیگه طاقتم تموم شد و تصمیم گرفتم از بعد از عید برید مهدکودک ، خیلی تحقیق کردم و  در نهایت به یک نتیجه خوب رسیدم و اسمتون را نوشتم مهد . روزی که برای ثبت نام بردمتون ، اینقدر دوست داشتین که دیگه از اونجا نمیومدین بیرون . خاله مهد بهتون ماژیک داد که نقاشی کنید . آریسا در ماژیک را باز گذاشته بود ، خاله اومد بست . آریسا گفت به ماژیک من دست نزن ، عصبانی میشماااااخنده خاله ی مهد هم این شکلی شد خنثی...........منم چشمکخجالت

امیدوارم کار درستی کرده باشم ، آخه از بعد از تعطیلات عید تصمیم دارم دنبال کار بگردم و  برم سرکار ، دیگه از خونه نشینی خسته شدم . منتظر بودم از شیر و پوشک بگیرمتون و به حرف بیفتید که اگه خدای ناکرده  توی مهد رفتار نادرستی باهاتون شد بتونید به مامان بگید . حالا که خداراشکر مثل بلبل شیرین زبونی میکنید و اینقدر هم هوای همدیگه را دارید منم میتونم با خیال راحت به زندگی قبلی خودم ادامه بدم . امید به خدا دیگه

شیرین زبونی ها تون :

1 - مشغول خونه تکونی هستم ، یا با هم دعواتون میشه ، یا آب میخواین یا جیش دارین یا گرسنه میشید  و ........ من همش وسط کارام باید بدو بدو به شماها هم برسم ،از بس آب میخورید 5 دقیقه پیش دستشویی بودیم دوباره میگین مامااااان جیش دارم عصبانی

من : ای خداااااااا ، نمیذارین به کارام برسم عصبانیکلافه

آریسا : مامان جووووون ، خدا اذیتت کرده ؟؟ نمیذاره به کارات برسی ؟؟؟!!!

من : تعجبابرو

 

2 - پارسا شیلنگ دستشویی را گرفته دستش و شیر را تا ته باز کرده ، موووووش آب کشیده شده ، من میخوام لباساشو عوض کنم اما چون دعواش کردم لج کرده و نمیذاره و بداخلاقی میکنه

آریسا میگه : مامان بلش کن (ولش کن) وقتی میبینی اخلاق نداره صداشو درنیار!!!!

من : تعجبتعجب

 

3 - آریسا : مامان کجا میخوایم بریم ؟

من : مامان میخواد بره آزمایشگاه عزیزم

آریسا : نهههههه نریم ، من مو میره تو جورابم

من : خنده آرایشگاه نه عزیزم ، آزمایشگاه خنده

 

4 - پارسا عاشق سالاد شیرازی و سرگنجشکیه اما به آبغوره سالاد و آبگوشت سرگنجشکی میگه نوشابه ، مامااااان نوشابش هم برم بریز خنده

 

5 - باباپیمان ماموریت بود .  ماشین یه مشکلی پیدا کرده بود بردمش تعمیرگاه ، آقاهه از تو موتور ماشین را گاز داد ، شماها ترسیدین و جیییغ زدین که مامان مامان ماشین الان میره . من اومدم تو ماشین نشستم و براتون توضیح دادم که آقاهه داره ماشین را گاز میده ، بعد که کارمون تموم شد همش توی راه به هم میگفتید واااای دیدی آقاهه ماشینمونو گاز گرفت ؟؟؟ مامان ببینیم ماشین را گاز گرفته کوووخنده

 

6 - وقتی آریسا چادر سرش میکنه پارسا صداش میزنه "خاچ خانم " نیشخند

7 - صبح تا شب تو بیداری دعوا میکنید ، شب تا صبح توی خواب کابوس میبینید و جیغ و داد میکنید "مامان ازش بگییییییر"، " بده من اون مال منه " ، "مامان همشو خورد " و ........

 8 - پارسا خییییلی حامی آریساست ، اگر آریسا را تنبیه کنم خیلی ازش طرفداری میکنه و میاد به من میگه "مامان قول میده دیگه کار بد نکنه" ، "مامان قول میده ، ببخشش" . اما آریسا اگر پارسا کار بدی بکنه که من عصبانی بشم میگه " مامان بذارش تو کوچه ممکی (نمکی) ببردش" . اما هردوتون قلب های مهربونی دارید ماچماچ

 9 -  من : آریسا  بیا یه کم بخورمت انرژی بگیرم

آریسا : نه مامان صبرکن غذا بخورم ، چاق و چله بشم بعد بیام تو منو بخور انرژی بگیر بغلبغلماچ

 

 10 - رفتیم خرید ، آریسا بلللللند به من میگه مامااان این آقاهه ( فروشنده)  دست تو بینیش کرده  که بینیش بزرگ شده ؟؟؟؟دروغگو خجالت 

فروشنده  : تعجبدروغگو ابرو


من : خجالت

 

بقیه شیرین کاری ها به روایت تصویر در ادامه مطلب ...........

 

 

هرکاری برای اینکه تخم مرغ بخورید میکنم اما بی فایده ست ناراحت فقط سس هاش را خوردینناراحت (اون شلوار روی سر آریسا یعنی موهاشه نیشخند)

با شیلنگ دستشویی" بیبیدی بابیدی بوووو " میکنید و میخواین همدیگه را تبدیل به "گوبابه(قورباغه)"کنیدچشمک یک دشتشویی دو دقیقه ای نیم ساعت طول میکشه کلافه

باز هم شیرین کاری با لوازم آرایش مامان ..........

کمک برای خونه تکونی

خونه باباجون .... وسایل مادر هم از دست شما در امان نیست ابله

تازه رسیدیم خونه ، پارسا میگه مامان گشنمه گشنمه ، من میگم صبرکن لباس هامون را عوض کنیم بیام بهت غذا بدم و میرم سریع لباسامو عوض کنم ، وقتی میام تو سالن  میبینم نیستین و صداتون از پشت کاناپه میاد و بعد با این صحنه مواجه میشم کلافهعصبانیکلافه . یعنی فقط در طول سه دقیقه !!!!!!تازه همه ی پرده ها و کاور مبل ها را شسته بوددددددددددددم گریهگریه

به آریسا گفتم تو به قولت عمل نکردی ، منم هیچ جا نمیبرمت ، مهدکودک بی مهدکودک ....گفت ماماااان بخدا عمل کردم ببین ، ببین عمل کردم قهقههقهقهه

پارک که میریم پارک را قرق میکنید ، دیگه هیچ نی نی دیگه ای نباید بازی کنه مشغول تلفن اینجا آریسا مدیر سرسره شده و نمیذاره نی نی بیاد بالا و میگه نوبت پارساست

پس از پیروزی و قرق کامل سرسره با هم جشن میگیرید!!! بغل

اینجا هم همون بساط سرسره را داریم سوال

جشن

 

 

پسندها (2)

نظرات (13)

مامان دوقلو ها (نغمه)
1 فروردین 93 0:37
سلام عاشق اون قسمت تخمرغ ها شدم . چند ماهی میشه خواننده وبلاگت هستم خوشحال میشم به وب منم سر بزنی و با هم تبادل لینک داشته باشیم
مامان ندا
پاسخ
سلام نغمه جان من بیشتر از شما دلم میخواد کمی هم وقت برای خودم داشته باشم و با دوستانم صحبت کنم و از تجربیاتشون استفاده کنم اما متاسفانه فرصت نمیکنم در اولین فرصت به وبلاگتون خواهم آمد
زهرا
1 فروردین 93 20:31
سلام جيگراي خوشمژه عيدتون مبارك عسلاي من!مهدرفتنتون مبارك عزيزاي خاله!قربون مهربوناي خودم برم
مامان ندا
پاسخ
سلام زهرا جان عید شما هم مبارک . ممنون عزیزم زنده باشی
نازی
3 فروردین 93 16:42
ای جانم همه شیرین زبونی هاوشیرین کاری هاشون روعشقه ... با شیلنگ دسشویی بیبیدی بابیدی بو خخخ خیلی باحال بود امیداورم سال خوبی داشته باشید پرازموفقیت وروزای خوب. واین که مهد رفتن بچه ها باعث پیشرفتشون شه تا بعد ها دلتنگی برای شما
مامان ندا
پاسخ
مرسی از لطفت نازی جان ، من هم برات آرزوی سالی خوش همراه با سلامتی دارم . ممنون عزیزم
زهرا ک
5 فروردین 93 9:02
سلام سال نو مبارک ایشالله سالی پر از سلامتی و شادی باشه و همچنین تغییرات خوب.ماشالله به این شیطونکا کلی خندیدمخدا ایشالله بهتون توان مضاعف بده فقط مامانی به نظرم وقتی کار بدی میکنن ازشون عکس ننداز مثل قضیه تخم مرغ شکستن چون هر چقدرم بگید که کار بدی کردن و بعد عکس بندازید به نوعی کارشون رو تایید کردید تو عکسم معلومه شیطون بلاها میخندن بذارید محل رو که ترک کردن قایمکی از خرابکاریشون عکس بندازید مهد رفتن فسقلی ها م مبارک باشه ایشالله که تجربه خوبی تو مهد داشته باش با بهترین آرزوها تو سال نو بوسسسسسسسسسسسسسس محکم
مامان ندا
پاسخ
سلام ، سال نو شما هم مبارک من هم سالی شاد همراه با سلامتی براتون آرزومندم . ممنون از دعای خوبتون ، انشاالله .کاملا درست میفرمایید . از این به بعد همین کار را میکنم . ممنون از راهنمایی تون
مامان تارا و باربد
6 فروردین 93 12:09
سلام عزیزم خوبی سال نو مبارک امیدوارم همیشه خوب و خوش باشید ندا جون حظ می کنم با این فسقلی های خوردنی مهد رفتن و آغاز یه مرحله جدید هم مبارک باشه عکسارو که می بینم یاد وروجکای خودم می افتم عین صحنه تخم مرغ شکون رو پارسال بچه ها برامون رقم زدند با این تفاوت که مال شما روی سرامیک مال ما روی فرش و موکت باور کن گریه ام گرفت حسابی و محکم بچلونشون و ادامه تعطیلات خوش بگذره
مامان ندا
پاسخ
سلام انیسه جونم ، سال نو شما و خانواده گلت هم مبارک باشه . ما مادران دوقلوها خیلی خاطرات شبیه به هم داریم امیدوارم همیشه زندگیت سرشار از خاطرات خوش باشه عزیزم
مامان مونس
7 فروردین 93 3:16
سلام سال نو مبارک نینی های ماهم 20 روز دیگه بدنیا میان خوشحال میشیم سر بزنید
مامان ندا
پاسخ
سلام ، اینقدر دیر پاسخ دادم که بیست روز شده و باید تولدشون را بهتون تبریک بگم شاد و سلامت باشید در کنار هم
مامان کیان
15 فروردین 93 12:08
اون شیرین زبونیاتون رو بخورم مننننننننننن وای ندا جون از طرف من بچلونشونننننن
مامان ندا
پاسخ
الی جون کلیییییی چلوندمشون خیالت راحت جیغشون دراومد
عاشق بارون...
15 فروردین 93 18:56
عجیجم!!!!خیلی جیگرن!من عاشق اسم آریسام! خدا حفظشون کنه!
مامان ندا
پاسخ
مرسی از لطفتون
نسيم-مامان آرتين
16 فروردین 93 11:56
تربچه هاي خاله سال نو مبارك
مامان ندا
پاسخ
سال نو شما هم مبارک نسیم مهربونم
پوپک مامان آنیل و آنیا
18 فروردین 93 10:45
من غش کردم برا شیرین کاریهاشون. خدا حفظشون کنه.
مامان ندا
پاسخ
ممنونم پوپک عزیزم خدا آنیل و آنیا خوشگل را هم حفظ کنه انشاالله
آلاء
21 فروردین 93 11:19
سلام سال نو مبارککککککککککککککک انشاالله که سالی پر از شادی و خبرهای خوب براتون باشه همراه با سلامتی فددای شیرین زبونی های عشقای خاله
مامان ندا
پاسخ
سلام آلاء جان ، سال نو شما هم مبارک عزیزم . من هم سال خوبی را برات آرزومندم امیدوارم امسال سال رسیدن به آرزوهات باشه
نازی
24 فروردین 93 16:46
نمیخوای برا امسال پست جدید بزاری ندا جون؟آخه من دلم بر بچه ها یه ذره شده
مامان ندا
پاسخ
عزیزدلم بخدا نمیرسم دیشب تا 4 صبح بیدار بودم تا تونستم امروز یه پست بذارم
فاطمه*
26 فروردین 93 15:16
چرا از نمکی میترسن؟ آریسا هم دختر بودن خودشو خوب نشون داده. بیچاره فروشنده. شیرین کاری آریسا با لوازم آرایش مامان چقدر حرفه ای این کارو انجام داده.
مامان ندا
پاسخ
مرسی از لطفت فاطمه جان