ده روزاول ازآخرین ماه تابستان سال 1393
سلام کوچولوهای قشنگم
آخرین ماه تابستان هم داره تموم میشه ، باورم نمیشه که نیمی از سال تمام شد . انگار همین دیروز بود که در تدارک کارهای نوروز 93 بودیم . چقدر زود میگذره !!!!
به ماه مهر نزدیک میشیم و من برای مهد رفتن شما خیلی استرس دارم . امیدوارم همه چیز به خوبی بگذره .
این ماه از ابتدا همش باغ و پارک و مهمونی و گردش بودیم . امروز دهم شهریورماهه و این ده روز واقعا خوش گذشته ، فعلا اومدم گزارش تصویری این ده روز را بدم بزن بریم ادامه مطلب ..........
باغ 31 مرداد - از صبح تا شب توی این حوض بودین
همه رفتیم تو استخر و اومدیم بیرون ناهار خوردیم ولی خانم هنوز تو آب بودن !!
پارسا و شاینا اومدن بیرون و داشتن با چوب توی آب بازی میکردن اما آریسا.....
همچنان توی آب
این یکی باغ هفته ی بعدش هست 6 و 7 شهریورکه مهمون دخترخالم بودیم به مناسبت خرید خونه جدیدشون
فقط شن بازی کم داشتیم
پارسا هم از اینجا تکون نمیخورد
چوب و آب
استراحت در ساختمان باغ هم اینجوری گذشت
بعداز ظهر بیرون باغ و دیدن گوسفندا
پارسا : آریسااااا من میترسم
آریسا: نترس عزیزم من پیشتم
و پارسا آریسا را اینجوری بغل کرد
اومدیم تو باغ و دوباره آریسا رفت تو استخر
LL