پارسا جان و آريساپارسا جان و آريسا، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 9 روز سن داره

دوقلوهاي مهربون

30 ماهگی (دوسال و نیییییییییییم)

1392/9/30 14:17
نویسنده : مامان ندا
3,082 بازدید
اشتراک گذاری

عشقکای مامان سلام قلبقلب ، سی ماهگی تون مباررررررررک هوراهورا

دوسال و نیمه شدین اما بهتر که نشدین هییییییچ شیطون تر هم شدین ، کارهای جدیدتر و خطرناک تر هم انجام میدین ناراحت . مثلا صندلی میکشین جلوی سینک و برای خودتون هرررررررکاری دوست دارین انجام میدین و خودتون و همه جا را خیس میکنید ، در اتاق ها را به راحتی میتونید باز کنید و با خرابکاری هاتون من را  غافلگیر کنید ، مبل ها هم به تازگی شدن اسباب بازی های جدیدتون ، از این طرف به اون طرف میکشیدشون و یعنی برای خودتون خونه میسازیدآخاوه . دیگه کاغذ و خودکاری هم برام نمیذارید که شیرین کاری هاتون را یادداشت کنم یادم نره .

پارسا خان هم که دارن 4تا دندونای عقبی بالا و پایین را با هم درمیارن ، پدر ما را هم درآوردن و من در این مدت خیالم راحت شد که واقعا بهشت زیر پامه چون خییییییییییلی اذین شدم همچنان هم دارم میشم چون هنوز کامل درنیومده  . صبح کله سحر پامیشه میگه مامان چیزی بده ، چیزی بده .........منو میبره آشپزخونه و سراغ کابینت خوراکی ها اما هرچی بهش میدم پرت میکنه و پاشو به زمین میکوبه و گریه میکنه ، من واقعا نمیدونم منظورش از چیزی بده چیه ؟؟ چی میخواد آیا؟؟؟ چرا من متوجه نمیشم ؟؟؟ناراحت

خیلی به هم وابسته شدین  و از هم طرفداری میکنید ..........پارسا برای چندمین باااااار موهای آریسا زا به طرز وحشتناکی کشیده و یک مشت مو تو دستشه ، از عصبانیت دستشو گرفتم و انداختمش تو اتاقش و در را بستم . آریسا با گریهههههه  دویده سمت اتاق و میگه پارسا جونم گریه نکن عزیزم ، بیا بغلم قبونت برم .............من خنثیتعجبسوالخنثی

وقتی هم میچلونمتون پارسا خیلی دوست داره و میخنده اما آریسا میگه مامان من "چلون" دوست ندارمنیشخند


به سیندرلا هم میگید "سیندرلاک"نیشخند

وقتی مامان اصرااااااااار داره عکس سه نفره بگیریم و شماها نمیذارین

این شنل و کلاه هدیه یکی از دوستان بود و برای آریسا کوچیک بود اما اصرار داشت همون موقع بپوشه

وقتی حس عکس گرفتن دارید

پناهگاه آریسا

اینجا بازی میکنید و دارین کباب درست میکنید، اون  سبد منقله ،جلد موبایل هم بادبزنتونه

وقتی شیییییییییش ساعت تو دستشویی میشینید و بگو بخند میکنید و من خیال باطلمنتظرکلافه

وقتی بلوز میشه مقنعه

به این میگین "پت و مت"

پارسا تا ماشیناش بالای سرش نباشن نمیخوابه !

آریسا هم درررررررست کارهای مامان را تکرار میکنه ، داره با جلد موبایل که یعنی موبایلشه کارمیکنه

این هم یک عکس یادگاری با غزل و هیوا

این هم باغ که به مناسبت شب یلدا  که زودتر برگزار کردیم دو روز اونجا بودیم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (19)

زهرا
1 دی 92 0:49
سلام جيگرايلداتون مبارك قربونتون برم كه هرروزنفس ترميشيددوس دارم بخورمتون
مامان ندا
پاسخ
مرسی زهرا جان یلدای شما هم مبارک ، ما هم دوستت داریم
مامان سهند و سپهر
1 دی 92 10:45
ای شیطونکها باز هم محو عکسهای زیبا و پر از شورتون شدم خدا نگهدارتون باشه این هواداریهاشون کشته ماروووووو عزیزم ما هم از این مو کشیدن های وحستناک داریم من که گریه م میگیره. ولی خداروشکر زیاد تکرار نمیشه.
مامان ندا
پاسخ
مرسی عزیزم ، خدا گلهای شما را هم حفظ کنه امان از این گیس و گیس کشی ها
نازی
1 دی 92 17:15
شب یلداتون مبارک الهی من فدات شم خسته نباشی... باز این دوتا وروجک شیطونی کردن عزیزای دلم من عکساتون خیلی خوشگله از خندتون خنده به لبای منم میاد راستی سی ماهگیتون مبارک
مامان ندا
پاسخ
مرسی نازی جان شب یلدا شما هم مبارک قربونت برم سلامت باشی امیدوارم همیشه شاد و خندان باشی دوست خوبم
زهرا ک
2 دی 92 11:02
سلام اییییییییییییییییی جانم خدایا چقدر این فسقلی ها شیرینن خدا حفظتون کنه عزیزای دلم ماشالله هزار ماشالله مامانی خداقوت الهی که همیشه تنت سالم باشه با این وروجکا اون عکس کباب پزون خیلییییییییییی بامزه بود دلم میخواست قورتشون بدم بوسسسسسسسسسسس محکم
مامان کیان
2 دی 92 17:18
ای جاااااااااااااااااااااااااانم قررررررربون اون شیطونیاتون برم منننن مامان ندا ایشالا بعد از عید دوقلوهای خوشمزه رو بذار مهد هم اونجا تخلیه میشن هم جون خودت آزاد میشه چون دوتا هم هستن هوای همو دارن غریب نیستن اونجا. به حرف هییییییشکی هم گوش نده اگه گفتن نه زوده و یا گناه دارن و .... خودت بیشتر از هر کسی گناه داری.اون کاری که خودت صلاح میدونی درسته انجام بده
خاطره
3 دی 92 6:59
سلام ندا جونم .. ماشالله ..ماشالله خدا حفظشون کنه .. باور نمی کنی چقدر عاشق بچه هاتم خدا حفظشون کنه که خیلی عزیزند . وقتی عکساشونو می بینم انگیزه ام برای نی نی دار شدن بیشتر می شه .. تا چند وقت پیشا یعنی قبل وبلاگ نویسیم با بچه دار شدن کلا مخالف بودم ولی الان با دیدن عکس شیطنت بچه ها دلم نی نی می خواد .. مرسی که خوشحالیتو با ما تقسیم می کنی و مرسی از اینکه پست هات رمز دار نیست اون وقت من نمی تونستم بخونمش ..... بوووووووووووس
مامان نازی
3 دی 92 8:04
واقعا خستگی از تن ادم در میره وقتی این فرشته های کوچولو را می بینه مخصوصا تو اداره قربونشون برم
پوپک
3 دی 92 11:55
دقیقا کارهای شش ماه پیش ما رو دارین در مورد آب بازی. اما حالا دیگه خبری نیست. یه مدت صندلیای آشپزخونه رو جمع کردم یادشون رفت حالا دوباره آوردم اما کاری ندارن. بساط کباب ما هم به راهه. کاغذ و خودکار هم همین طور. نقاشی شون خیلی عالیه. طرفداری از همدیگه هم هست. می بینی چقدر زندگی مشابه داریم. صبور باش ندا جون. می دونم فکر منفی داشتن بده. اما گاهی تاثیر مثبت داره. مثلا وقتی حسابی اعصابم خرد میشه فکر می کنم اگه من بمیرم چه اتفاقی برای اینا می افته؟ اون وقت نهایت مهربانی رو نثارشون می کنم اونا هم متوجه میشن. محکم منو بغل می کنن و بوسه باران می شم. و من خدا رو شکر می کنم که هستم تا مادری کنم بای بچه هام.
آلاء
3 دی 92 16:47
الهی قربونشششششششششششششششششون برمممممممم مننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننن عزیزای من عاشقتونممممممممممم واقعا عاشقتونم با خندتون میخندم و با نارحتیتون گریه میکنم الهی که همیشه شاد باشید همه عکسا عالی بود ولی چند تاششششششش یه چیز دیگه بود یکیش اون قیافه نازززززززز آریسا که تو ماشین به خودش گرفته پارسای پیروز پالتو قشنگ و اون عکس توالت که خیلی با حالت خنده پارسا و آریسا حال کردم انگار آریسا یه چیز گفته و پارسا غش کردههههه الهی که همیشه از ته دل بخندین و سالم باشین و سایه پدر مادر مهربونتون روی سرتون باشه عروسکای خالههههههههههه مرسی ندا جون
مامان ندا
پاسخ
قربون لطفت برم آلاء جان ، عزیزم من هم لبخند و شادی همیشگی و از ته دل را برات آرزو میکنم
اذر
4 دی 92 9:54
ندای مهربونم قربون جوجه های خوشگلت برم جوجه های منم خیلی بانمک شدن الان شش ماهشون تمام شده انشالله خدا برات حفظشون کنه خیلی دوست دارم
مامان ندا
پاسخ
ممنونم آذر جان ، زنده باشی عزیزم . وای خیلی دلم میخواد فسقلاتو ببینم چرا وبلاگ درست نکردی براشون ؟ خدا جوجه های تو را هم حفظ کنه منم دوست دارم عزیزم
مامان سه قلوها
7 دی 92 9:52
سلام عزیزم . ممنون بهم سر زدی ... ای جـــــــان ، خدا حفظشون کنه ، چقده بامزه هستن ماشالا ... واقعا بهشت زیر پاتونه ...
مامان ندا
پاسخ
سلام ، خواش میکنم . ممنونم لطف دارید . اگر بهشت دوبله زیرپای ماست که سوبله زیر پای شماست خیییییلی خودتو تقویت کن که راهی بس دشوااااار در پیش رو داری خووووب خووووب استراحت کن
مامان تارا و باربد
7 دی 92 10:46
سلام عزیزم خوبی قربون این فرشته های نازنین شیطون امان از نق و نوق پسرا ما هم کم نمی کشیم همه لحظه های زندگیت پر شادی و خوشی اگرچه آریسا خانم خوشش نمیاد ولی لطفا بچلونشون از طرف من و محکم ببوسشون 5/2 سالگی هم بسیار مبارک عکس دستشویی هم باحال بود در مورد ما یکی یکی هست و وقتی یکیشون بیرونه هرررررررررر کاری که دلش می خواد می کنه تمام مدت توی دستشویی استرس دارم که الان که بیرون رفتم قراره با چی مواجه بشم مواظب خودتون باشید
مامان ندا
پاسخ
سلام عزیزدلم ، از لطفت سپاسگزارم همچنین برای شما . خوبه که یکی یکی میرن اما پارسا و آریسا هردو باهم دستشویی شون میگیره و من ناچارم هر دو را با هم ببرم . تو هم مواظب خودت و گل گلی های خوشگلت باش
نسم مامان آرتین
7 دی 92 14:33
عاشقتونــــــــــــــــــــــم به خدا
مامان ندا
پاسخ
ما هم عاشقتیم عزیززززززززززززم
زهرا(مامان علی و امید)
7 دی 92 17:26
سلام ندا جونم .... کلی کیف کردم با دیدن عکسهاشون ای جانم چه دردی داره میکشه پارسا جون .. الهی بگردم .. مطمئن بااااااااااااش که بهش زیر پاته عزیزم این طرفداری کردنهاشون خیلی با مزس ما هم داریم از اینا ... ادم دلش میخواد بخورتشون ههههههههههه عکس سه نفرتون خیلیییییییی باحاله عااااااشق اون ژست پارسا شدم پشت فرمون ... خیلییییییییی ناز داره میخنده خنده ی آریسا هم با اون کلاه پشمالوش خیلی ناز شده واقعا انقدر توی دستشویی میشینن ؟؟؟؟!!!چقدر با مزه اخه مگه بیرون نمیتونید با هم بگید بخندید فسقلیااااااااااا خیلی عکسهاشون قشنگ بود کلی کیف کردم ... ببوسشون ندا جووووووووووون
مامان ندا
پاسخ
سلام زهراجونم ، امیدوارم، قربونت برم منم به همون بهشته دل خوش کردم و دارم این سختی ها را تحمل میکنم . عاشق این توجهت به تک تک عکسا هستم خانم کدبانوی هنرمند تو هم پسرای گلت را کلی ببوس لطف کردی به ما سرزدی ممنونم
پدرجون
9 دی 92 8:29
نوه های عزیزم 30 ماهگی و شب یلداتون مبارک امیدوارم خدای مهربان شما کوچولوهای ناز و خوشگل و خیلی خیلی خیلی شیطونا به پدر و مادرتون و همه اونهایی که دوستون دارند مخصو صا من و مامان نازی که نفس و زندگیمون شمایید ببخشه
مامان ندا
پاسخ
بابای مهربون مرسی از لطفتون . خدا شما و مامان را هم برای ما حفظ کنه و سایتون بالای سرمون باشه یک دنیاااااااا دوستتون داریم
ارغوان و امير عباس (دوقلوها)
9 دی 92 15:15
سلام. با ما دوست ميشين؟
مامان ندا
پاسخ
البته ، چرا که نه ؟
فرینوش
10 دی 92 15:54
وااااای الهـــــــــی قربونشوووون عزیزم خیلی روحیه میده این نوشته هاتون واقعااااا عالین قربون این فرشته های کوچولوت برم خیلی خیلی خیلی عالی بود دیگه عکساشون که معرکه بود خدا حفظشون کنه از طرف من صد تا بوسشون کن
مامان ندا
پاسخ
خدانکنه فرینوش جان ، زنده باشی عزیزدلم . ممنون از این همه لطفی که به ما داری
شقایق مامان بنیتا و برسام
14 دی 92 16:36
وایی جیگرشونو. با اون توالت خانوادگی رفتنشون کارهاشون کوپ بنیتا و برسام خسته نباشی ندا جون من که داغونم
مامان ندا
پاسخ
مرسی شقایق جونم تو هم خسته نباشی عزیزم آخه فسقلامون فقط یک هفته با هم تفاوت سنی دارن
سمىرا
29 اردیبهشت 93 0:34
خسته نباشى مامان نداجون واقعا زحمتت زىاده اما عشقم تو اىن کارت خىلىه کاملا مشخصه... خدا حفظشون کنه دوقلوهاى شىرىن و دوست داشتىن
مامان ندا
پاسخ
مرسی سمیراجون ، ممنون از لطفت