پارسا جان و آريساپارسا جان و آريسا، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 23 روز سن داره

دوقلوهاي مهربون

اولین پارک

1391/2/1 16:58
نویسنده : مامان ندا
3,651 بازدید
اشتراک گذاری

دخترگلم ، پسرگلم سلاااااااام

امروز روز جمعه اولین روز از ماه زیبای اردیبهشت بود و هوا عالی بود . من و بابا پیمان تصمیم گرفتیم بریم کنار زاینده رود قدم بزنیم و از این هوای بهاری و طبیعت زیبا لذت ببریم . شما دوتا وروجک را گذاشتیم توی کالسکه و برای اولین بار بردیمتون پارک . خیییییییلی بچه های خوبی یودین اولش خوابیدین اما بعد از نیم ساعت بیدارشدین و صداتون درنمیومد ، حسابی کیف کرده بودین و بهتون خوش میگذشت و با تعجب اطرافتونو نگاه می کردین ، دو ساعتی را توی پارک بودیم و بعد اومدیم خونه . روز خیلی خوبی بود عاااااااااااشق هر سه تاتونم  زندگی های من......عکس ها در ادامه مطلب

همین طور که درحال قدم زدن بودیم دیدیم صدای جیغ پارسا دراومد.....ای آریسا شیطون بلا اینجا هم دست از شیطنت برنمیداریییی؟؟؟ چکار به گوش و موهای برادرت داری آخه ؟!!!

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (20)

مامان ریحان عسلی
1 اردیبهشت 91 17:23
سلام ریحان عسلی تو مسابقه ی نی نی متفکر شرکت کرده ، زمان رای گیری شروع شده هم اکنون نیازمند یاری سبزتان هستیم http://noruz1391.niniweblog.com/post691.php
حسناسادات
1 اردیبهشت 91 17:54
لام عزيزم ميشه بريد تو اين لينک و به حسناي من راي بديد؟؟ http://noruz1391.niniweblog.com/post644.php @
زهرا
2 اردیبهشت 91 0:50
اريساوپارساتوقلبم هستين هرروزبيشتربهتون وابسته ميشم جيگرين


مرسی خاله شما هم تو قلب ما هستید
پرگل
2 اردیبهشت 91 14:28
ایشالا همیشه روزهاتون بهاری باشه
دوتا بوس واسه دوتا نینی های ناااااااااز


مرسی پرگل جونم منم دوتا بوس میفرستم برای ساینا و مامان خوشگلش
شیوا
3 اردیبهشت 91 15:49
عزیزای خوشگل پارک خوش بگذره . حسابی از این هوای بی نظیر و گردش با مامان و بابای گلتون لذت ببرین . ولی خودمونیم ندا جون این آریسا به تو نرفته !! نه ؟ آخه خیلی شیطونه دختر خوشگلت .


مرسی خاله شیواجون . منم بچه بودم خیلی شیطون بودم زمونه آرومم کرد مادرجون
مامان کیان
3 اردیبهشت 91 18:03
ای جاااانم به این پسر چی و دختر چی نااااز چه بزرگ شدیناااااا من همیشه به وبتون سر میزنم و با بزرگ شدنتون کلی ذوق میکنم


ممنون از اینکه به وبلاگ ما سر میزنید ما هم شما را دوست داریم
زهرا (مامی دوقلوها)
3 اردیبهشت 91 18:28
سلام خانمی.وای چه منظره های زیبایی ..... چه نی نی های نازی.....چچچچچچچچچچه مامان خوشگلی ........ اون دختر شیطونت هم از طرف من یه گاز کوچمولو بیگیر


مرسی زهرا جون لطف داری چشمات خوشگل میبینه بیاین اصفهان در خدمتتون باشیم واز این مناظر لذت ببر
نرگس
3 اردیبهشت 91 23:48



نفیسه
4 اردیبهشت 91 11:38
سلام ندا جان ، من تو نی نی سایت خوندم که دکترتون اعتمادیفر بوده . می خواستم بدون از نحوه زایمانش ، بخیه هاش و رسیدگی های موقع زایمان راضی بودید یا نه ؟ چون منم دکترم اعتمادیفره تا حالاش بد نبوده فقط می خواستم در مورد زایمانش بدونم. ممنون میشم اگه جوابمو بدی


سلام عزیزم . میتونم بگم عااااالی بود از هرلحاظ من راضی بودم . زایمان خوبی داشته باشی گلم
زهرا
4 اردیبهشت 91 17:12
عزيزم هرطورراحتي فكرميكردم اونطوري شايدبهترباخصوصياتم اشنابشي نگي اين كيه كه ازخودش ردي نميزاره


عزیز دلم من باهات تماس میگیرم به خدا نرسیدم وقتایی که میام نت هم یا آخرشبه یا تو ظهره
سمان (مامی دوقلوها)
4 اردیبهشت 91 20:41
خوبی ندا جونم

انشاء ا... همیشه به ددر دودور .

خوش بگذره بهتون هرجائی که می رید .

من رو حرفم هستماااااااااا خانوم خوش تیپپپپپپپ منو کشتی . بوسسسسسسسسس


مرسی سمان جونم قربونت برم تو لطف داری عزیزم چشمات خوشگل میبینه . بوووووووس
سمی مامی رهام و پرهام
4 اردیبهشت 91 22:19
ایشالا هر روز بهتون خوش بگذره و شاد باشید..

جیگر پارسا رو برم که انقده مظلومه نازی

اریسا خانوم هم که دیگه نگو شیطون شده ماشالا..

بووووووووووووووووس واسه هر سه تون




مرسی سمی جان قربونت برم منم بووووووووس


بهاره (مامی آریا و پوریا)
6 اردیبهشت 91 0:22
ای جوووونم چه بزرگ شدن ماشاالله. همیشه به گردش. دلم زاینده رود خواست


مرسی بهاره جون خب پاشو بیا اصفهان تا دوباره زاینده رودمونو نبستن
مامی کیارش و کیانا
6 اردیبهشت 91 12:26
الهی قربونشون برم ماشاله خیلی ماهن دوتا بوس آبدار


مرسی عزیزم زنده باشی شما هم گلای خوشگلتو ببوس
زهرا
7 اردیبهشت 91 19:45
سلام چطوريدجوجه هانميايدعروسي خاله زهراگرگان؟خوش ميگذره ها


خاله جون عروسیتون مبارررررررک ما کوچمولوییم تا گرگان خیلی راهه پدر مامان بابامون درمیاد وگرنه حتما میومدیم
شقایق مامان پویان وپانته آ
9 اردیبهشت 91 14:57
عزیزممم مراحل رشد گلدونه هاتو میبینم یاد گلدونه های خودممممم پویان و پانته آ میافتمممم

زنده باشن
و خدا قوت


مرسی عزیزم گلای شما وبلاگ ندارن؟
بهاره (مامی آریا و پوریا)
10 اردیبهشت 91 1:10
باشه تدا میام اصفهان. به شرطی که یه شب هم بیام خونه تو! هتل گرونه !!!!


کیو میترسونی؟ تو بیای عمرا من بذارم هتل بری بیا خونه ی خودمون چهارقلو را تمرین میکنیم برای دوقلوهای بعدیمون هههههههه
بهاره (مامی آریا و پوریا)
11 اردیبهشت 91 18:45
اینم فکر خوبیه!!!


پس منتظرتمااااااااااااا
حنا
12 اردیبهشت 91 10:07
سلام وروجکای خوشگل خاله پارک خوش گذشت؟ خب معلومه که خوش میگذره
جیگرنونو بره خاله حنا بوسسسسسسسس

نداجون چقدر ناز و مامانی مهربونی ازت میباره
انشالله همیشه جمع خانوادگیت شادشاد و گرم گرم باشه
خدا کنه این دفعه که کامنتم بیاد


مرسی حنا جونم تو لطف داری عزیزم . امیدوارم برای خانواده شما هم همین طور باشه
مامان یکتا
30 خرداد 91 17:38
ای جانم چه نازن خدا حفظشون کنه امان از دست این اریسا جون شیطون