پارسا جان و آريساپارسا جان و آريسا، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 23 روز سن داره

دوقلوهاي مهربون

بازیگوشی

1391/4/25 18:51
نویسنده : مامان ندا
3,791 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عسلای مامان ماچماچ

از وقتی راه افتادین نیاز به ٩تا مادر که هیچی هرکدوم نیاز به ٢٠تا مادر دارین . یاد گرفتین به همدیگه در خرابکاری ها کمک کنید مثلا با هم مبل ها را هل میدید کنار و میرین سراغ وسایلی که من از دست شمادوتا پشت مبلا قایم کردم  یا میرین زیر میزناهارخوری که ما میزتلویزیون و بساطش را اون زیر مخفی کرده بودیم و خود تلویزیون هم اومده روی میزناهارخوری که شما نچسبین به صفحش یا نرید سمت برقش، حالا دیگه نمیدونم این وسیله ها را کجا بذارم که در امان باشه سوال . بگذریم ...... و اما از شیرین کاری های جدیدتون بگم :

آریسای گلم همه ی اعضای صورتش و دست و پا را به فارسی و انگلیسی میشناسه و وقتی ازش به هردو زبان سوال میکنی مثلا گوشِت کو؟ به گوشش اشاره میکنه ؛ پارسای عزیزم هم همه را بلد شده و  بعضی مواقع میبینم اشاره به بینی یا موهاش میکنه و با خودش یه چیزایی میگه اما وقتی ازش میپرسیم  فقط میخنده . خدارا شکر به شدت سی دی های بیبی انیشتین را دوست دارین و با علاقه میشینید تماشا میکنید و من همیشه به سازنده این مجموعه دعا میکنم چون کمک بزرگی به من کرده . صندلی های توی آشپزخونه را میگرین و قییییژ قییییژ هل میدین از این طرف به اون طرف بیچاره طبقه پایینی دیگه اعصابش از دست شما قوی شده و چیزی نمیگه اما من خودم خیلی حرص میخورم .

آریسا عاشق تاب بازی توی پارک هست و پارسا فقط دوست داره توی چمن راه بره و هیچکس دستشو نگیره فقط هم توی چمن

در حال حاضر چند روزی هست که پارسا از این ویروسای لعنتی گرفته و خیلی حالش بد بوده و ما مجبور شدیم آریسا گلی را ازش دور کنیم و ببریم خونه مامان نازی و خاله جون پری الهی بمیرم دلم براش خیلی تنگ شده و پارسا جونم هم لاغر شد، هممون خیلی اذیت شدیم . من و بابا پیمان دقیقا 48 ساعت پلک روی هم نذاشتیم چون پارسا تبش بالا بود و مرتب داشتیم پاشویش میکردیم تا اینکه خداراشکر امروز حالش بهتر شده البته فقط تبش قطع شد که از همه مهمتره ولی هنوز وضعیت گوارشش وخیمهناراحت . یک عروسی خیلی خوب را هم به دلیل مریض شدن پارسا از دست دادیم اما آریسای شیطون بلا با مامان نازی و پدرجون رفته بود و کلی هم بهش خوش گذشته بود خداراشکر . عاشقتونم دردتون به جونم وقتی دستتونو میندازین گردن مامان و با آرامش میخوابین خیلی حس قشنگیه و من این حس را با هیچ چیز عوض نمیکنم ماچماچ

و اما بریم سراغ عکسها خیلی موضوعاتش پراکندس اما چه کنم وقت نداشتم زودتر بیام و بنویسم .

 

عاشق این خونتون هستید که خاله جون زهرا برای تولدتون خریدن

بابا پیمان هم با شما توی این خونه کلی بازی میکنه و من از صدای خنده هاتون کلی انرژی میگیرم

اینجا دارین تشریف میبرین مهمونی

اینجا شاینا کوچولو اومده خونمون و سه تایی دارین شیر میخورین

و اینجا هم پارک و  پیاده روی در چمن پارسا خان

و عاشق بازی کردن توی تختتون هستید البته دلیل داره که تو عکس بعدی متوجه میشین

بله باز هم کلید روشن و خاموش کردن چراغ که بعضی مواقع سرش دعواست.........

و دلیل دیگه فاصله تخت با دیوار هست که خوشتون میاد همه چیز را بریزید اونجا و نگاهش کنید

در این عکس ها هم آریسا گوشها و موهاش را نشون میده

و اینم پارسای بازیگوش

اینجا هم خونه ی خاله جون پریه رفته بودیم مهمونی و آریسا عاشق پشت این در بود

من مرررررررررررررررررررده ی این نشستنتم

اینجا هم خونه ی خاله جون شهناز که پارسا خیلی تب داشت و براش نعنی بستن که آروم بشه ، آریسا خانم هم کلی خوشحال شدن و به پارسا اجازه ی خوابیدن ندادن حتی با زبون بی زبونی به پارسا میگفت تو هم سر و صدا کن و با من بازی کن الهییییی بمییییییرم چشمای پارسا داد میزنه مریضه

اینجا هم زیرمیزناهارخوری و سیم برق و ......

ممنون که وقت گذاشتین قلب

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (16)

زهرا
25 تیر 91 19:14
سلام جيگراچقدخشكلتروبامزه ترشدين نداجون مرسي كه مارونجات دادي ازدلتنگي!الهي بميرم پارساي خاله مريض شده
بابای ملیسا
25 تیر 91 23:02
سلام . وبلاگتون مثل همیشه زیبا و قشنگ بود . وبلاگ ملیسا خانم با بیش از ده عکس جدیدش به روز شد . ممنون میشم به وبلاگ دختر گلم سری بزنید و با گذاشتن یک نظر شب های قشنگ دخترم ملیسا رو پر ستاره تر کنید . منتظر شما هستیم.
مامی دوقلوها(زهرا)
26 تیر 91 1:09
سلام مامانی خسته نباشی الهی نازی پارسا کوچولوووووووو خدا شکر بهتر شده.بابا نی نی هاتون خارجکی شدن که انگلیسی هم بدنهردوتایشون ببوس
آلاء
26 تیر 91 22:30
الهی بمیرم عزیزم نبینم حالت بد باشه خاله دق میکنه شما مریض شید الهی که همیشه خنده رو لبای شما و مامان بابا باشه
شقایق مامان بنیتا و برسام
27 تیر 91 1:13
سلام ندا جونم خییییلی جیگر شدن تولدشون مبارک دلم برات تنگ شده چرا نمیایی نی نی سایت؟ ادرس کلوپ تغییر کرده شاید ندونی میزارم اینجا برات http://www.ninisite.com/clubs/detail.asp?clubID=14862
نسيم-مامان آرتين
27 تیر 91 10:31
پارسا جونم نبينم مريضي تو خاله الهي من قربون آريسا جونم بشم كه اون جوري داره داداششو به شيطنت تشويق ميكنه راستي ندا جون 1سوال گفتي كه از سي دي بي بي انيشتن راضي هستي ميشه بگي از كي براي بچه ها گذاشتي وكدوم سي دي رو شما تهيه كردي كه منم اونو بگيرم ممنون ميشم راهنماييم كني
مامان آریا
28 تیر 91 2:26
سلام الهی قربون این نفسیااااااااااا خیلی نازن ماشالله ایشالله که پارسا جونی زودتر خوب بشه و اریسا خانم زودتر بیان خونه
زهرا
29 تیر 91 11:20
سيزده ماهگيتون مبارك جيگرا
شقایق مامان پویان وپانته آ
31 تیر 91 15:18
ای جونمممممم مامانشون مواظب سیم برق باششششش
جوجوهای ناز ما
1 مرداد 91 16:52
درود با مطلبی درباره ماه رمضان به روزم.منتظر تشریف فرماییتون هستیم.
مامان باران و بارین
2 مرداد 91 13:45
سلام عزیزم...ماشالا به این دسته گلا...منم دخملام دو قلواند...من با اجازه لینکتون کردم...خوشحال میشم بهمون سر بزنی...
نایسل
2 مرداد 91 15:56
وای جقدر نازن خدا حفظشون کنه
مامان نفس طلایی
2 مرداد 91 17:57
خدا حفظشون کنه
نی نی گل
4 مرداد 91 23:10
سلام عکسهای خیلی زیبایی دارن به ما هم سر بزن و اگه دوست داشتین نظر بزارین تا تبادل لینک کنیم
حنا
5 مرداد 91 11:38
ای جان چقدر دلم براشون تنگ شده بود جیگرشونو برم من آخی ناز چشمای پارسا رو برم کاملا مشخصه که مریض بوده ایشالله همیشه تنشون سالم باشه و لبشون خندون و در پناه خدا سالم باشن الهی
مامان نازنین
8 مرداد 91 14:47
الهی چقد نازن این دو تا قربونشون برم6 تا بوسسس