پارسا جان و آريساپارسا جان و آريسا، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 25 روز سن داره

دوقلوهاي مهربون

شانزده ماهگی

1391/8/2 16:52
نویسنده : مامان ندا
2,512 بازدید
اشتراک گذاری

سلام جیگرکهای خوشمزه ی ممممنماچماچ

شانزده ماهگیتون مبارک عسلااااااااابغل . ماه مهر ، اولین ماه پاییزی بود و شروع بیماریها ، اولش خوب بود چون تولد دو نفر از عزیزترینهام یعنی پدر مهربونم و شوهر عزیزم  بود ومثل همیشه  یه جشن کوچولوی خانوادگی گرفتیم با یک کیک و دوشمع که خیلی هم خوش گذشت . اما اواسط ماه هردو از این ویروس های لعنتی گرفتین که سیستم گوارشتونو به هم ریخت و تا همین امروز ادامه داشت و نمیدونم کی قراره حالتون خوب بشه ؟؟!! تازه ویروستون پخش شد و من و بابا پیمان و همه ی اعضای محترم خانواده از هر دو طرف بی بهره نموندن و دچار این بیماری شدن و امروز خبردار شدم ویروس محترم تا خونه ی دخترخالم هم رفته و هیوا هم مریض شده .

تغییرات جدیدتون در ماه شانزدهم وابستگی شدید هردوتون  بخصووووص آریسا به من هست ، دیگه خونه ی مامان نازی هم نمیمونید و بهونه ی مامانتونو میگیرید . آلرژی شدیدی به  نشستن من پشت کامپیوتر دارین ، به محض اینکه من لپ تاپ را روشن میکنم میچسبید به من و نق نق میکنید آخه چراااااااااااااااااااااااااااااااااااااا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!گریهگریهگریهگریهگریه

اعصاب مصاب ندارم چون حالم خیلی بده و تمام استخونهام درد میکنه

همچناااااااان مو کشیدن ها ادامه دارد.....

ای خداااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااکلافه

تولد بابا پیمان و پدرجون

خواب معصومانهفرشته

موریانه هم اینجوری نمیتونست میزو صندلی های منو گازگازی کنه ، فدای سرتون چیکارکنم ؟

این سبد یعنییییییییی برای اسباب بازی هاتونه .... مبلارو دارین تو تصویر ؟؟؟نیشخند

 عکس فوق با زحمت فراوان گرفته شده چراکه وروجکا را مینشوندم و تا میومدم عکس بگیرم پامیشدن میرفتن و من صدباااااار دوباره نشوندمشون و با شکلک و سرو صداهای عجیب غریب عکس را گرفتم ، چهره ی متعجب پارسا بیانگر همه چیز هست نیشخند

تازگی ها از هرجایی تشریف میبرین بالا

امیدوارم خدا خودش حفظتون کنه من دیگه کم آوردم........

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

رضوان مامان رادین
2 آبان 91 17:08
ای جونم چقدر نازن این دوقلوها.من عاشق دوقلوهام مخصوصا یک دخمل و یه پسمل


مرسی گلم
آلاء
2 آبان 91 19:32
سلام
میگم چند وقتیه اینجا خبری نیست
الهی بمیرم دردتونو نبینم
امیدوارم زودتر همه از شر این ویروس لعنتی راحت بشین
ندا جون امیدوارم خدا بهت توان بیشتر بده تا بتونی کچولوها رو بزرگ کنی عزیزم
وقتی به فرشته ها شیر میدی برام دعا کن


مرسی آلا جان قربون لطفت برم . حتما عزیزم
زهرا
2 آبان 91 21:05
قربونت برم نداجون اينقدحرص نخورنفسهاچه نازخوابيدن قربونشون برم-ندارمزنميدي؟


مرسی زهراجون . چکار کنم مگه میشه حرص نخورد؟
نرگس مامان طاها و تارا
3 آبان 91 12:49
واااااااااي نه.من كاملا درك مي كنم چون باهاش درگيرم.خدا قوت ندا جون


مرسی عزیزم
آلاء
3 آبان 91 19:24
وای ندا جون اینقده از بیماری درونه ها ناراحت شدم
دیشب تا صبح خوابشونو میدیدم


آلا جان ببخشید باعث ناراحتیت شدم . حال بچه ها خوب خوبه مرسی به یادمونی عزیزم
مامان پریا و هلیا
6 آبان 91 20:29
وای چه با حرصم مو می کشه پارسا . آخی کله آریسا یه وری شده خببببب

قربونشون برم من همش در حال ورجه وورجه تصورشون می کنم


مرسی فریده جون ،آره درست تصورشون میکنی .
خدانکنه ، انشالا زنده باشی عزیزم
نسیم -مامان آرتین
14 آبان 91 9:39
الهی الهی الهی ندا جون من عاشق این وروجکام دلم میخواهد یه بار از نزدیک ببینمشون ومحکم بچلونمشون