پارسا جان و آريساپارسا جان و آريسا، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 23 روز سن داره

دوقلوهاي مهربون

پانزده ماهگی

1391/7/8 17:18
نویسنده : مامان ندا
3,567 بازدید
اشتراک گذاری

عشقای مامان ، زندگی های مامان ، نفسای مامان سلااااااااامماچماچ

خیلی وقته که میخوام بیام و پانزده ماهگیتونو تبریک بگم، اما از بس وروجک شدین دیگه وقتی برام نمیذارین که به این کارها برسم . و حالا میخوام با تاخیر آغاز شانزدهمین ماه زندگیتون را تبریک بگم و اعتراف کنم که شما دوتا همه ی زندگی ما هستید و مامان و بابا بینهااااااایت عااااااااشقتونن .

آریسای گلم خیلی شیطون شدی ، وقتی همه ی بچه ها هستند تو سرگروهشونی و همه را به سوی خراب کاری و شیطنت تشویق نیشخند و مامان ها را از کارهای جدید بچه هاشون متعجب میکنیتعجب. وقتی میخوری زمین یا سرت میخوره به جایی میدوی میای پیش من و شلوغ میکنی میگی "مینه مینه مینه بوده بوده  و ......" و با انگشت اشاره ی کوچولوت محل حادثه را به من نشون میدی بعد منو میبری اونجا و منتظر میشی من اون زمین یا دیوار یا میز بی ادب را دعوا کنم که چرا آریسای منو اذیت کردی باید با هم دوست باشید و همدیگه را دوست داشته باشید ، بعد از دعوای من همه چیز تموم میشه و شما خیالت راحت میشه و میری دنبال بازی کردنت. بهترین تفریحت کشیدن موهای داداشت و درآوردن جیغ اونه البته ناگفته نمونه که کشیدن موهای آریسا هم از بهترین تفریحات پارساخانه( اما خودمونیم تا تو به پارسا سیخ نزنی اون با تو کاری نداره و تو عالم خودش بازیشو میکنه) . احتمالا من سر این قضیه ی مو کشیدن ها و زدن اسباب بازی ها توی سر و صورت همدیگه و هل دادن هم روی زمین که البته این کار فقط مختص پارساست پیرخواهم شد از بس حرص میخورمکلافه .

چندوقت بود که تلاش کردم عادتتون بدم تو اتاق خودتون بخوابید اما پا میشدید روی تختتون می ایستادین و خیلی خطرناک بود . بابت این قضیه خیلی ناراحت بودم تا اینکه باباحسین گفت نگران نباش ، بذارپیشت باشن ، لذتشونو ببر ، درآغوششون بگیر و نگاهشون کن چون یه روزی میرسه که میشینی منتظر که بیان و فقط کنارت باشن و ببینیشون اما گرفتاریها نمیذارهافسوس . این حرفای باباحسین خیلی ناراحتم کردناراحت ، عمیقا رفتم توی فکر و تصمیم گرفتم که یه مدت دیگه صبر کنم بعد برای جدا خوابوندنتون اقدام کنم .

بریم سراغ عکسها .......

موتور سواری

آریسا هر چیزی را پیدا کنه میندازه روی سرش و نماز میخونه ...روسری،کهنه ، بلوز و ....

اینم یه مدل بازیه دیگه......!!!!

و این هم حمام بعد از بازی خونه ی باباجون و مادرجون

آریسا

پارسا

این هم شیطنت های خطرناک توی خونه

و در نهایت ما همه ی مبل ها را برگردوندیم یعنی اگه مهمون بیادخونمون باید روی زمین بشینه، خودمونم همین طور . دیگه چاره ای نیست به قول رضاجون پسرداییم، بچه ها شیرینی زندگی هستنداوه

از بس کیسه ی اسباب بازی هاتون را پاره میکردین و فنرش درمیومدو خطرناک میشد، این سبد را گذاشتم واسه اسباب بازی ها اما انگار خطر رفع نشد بلکه از نوعی به نوع دیگر تبدیل شدکلافه ، چقدرهم مایه ی خوشحالی خانم و آقا شداز خود راضی

یک دقیقه بعد......

دو دقیقه بعد .......

سه دقیقه بعد.........

چهار دقیقه بعد.....

و بعد ماچ و بوسه و آشتی کنون

ممنون از همراهیتون لبخند

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (21)

آلاء
8 مهر 91 17:40
سلااااااااااااااااااام عشقای خاله
هر روز شیرین تر از دیروز
الهی قربون نماز خوندت برم آریسای نازم
الهی فدای اون پارسایی بشم که ترک خواهرش میشینه و به حقوق خانوما احترام میذاره


مرسی آلاء جون . خدا نکنه عزیزم . انشاالله زنده و پاینده باشی
آلاء
8 مهر 91 20:57
عزیزم خصوصی داری


سلام آلا جون بهت تبریک میگم . باشه یهت زنگ میزنم یه روز قرار میذاریم
زهرا
8 مهر 91 21:09
نداجون يه دنيامرسي قربون اريساي نازم برم من نمازميخونه پارساخان بلاست جيغره


خواهش میکنم زهراجون
نسیم-مامان آرتین
9 مهر 91 9:22
ای جونم خدا نگهدارشون باشه
ندا جون آریسا وآرتین خان ما اگه باهم یه جا باشن فکر کنم همه رو فراری بدن وخودشون غش غش بخندن
راستی من قربون اون نماز خوندن خانم گل بشم قبول باشه
پارسا جونم شما رو هم دوست دارم این برای شازده پسر


مرسی نسیم جون ، قربونت برم آخ آخ آره اگه یه بچه مثل خودشون پیدا کنن جشن میگیرن و آتیش میسوزونن
پرگل
9 مهر 91 14:43
یعنی نا عاششششق این عکسای سریالیتم وقتی میام میبینم این وروجکا رو روحم تازه میشه بخدا
عاشق اون عکسه شدم که توی سبد آریسا داره موهای پارسا رو میکشه جووووووووووووووووووونم بخورمشون جیگری ها رو


مرسی پرگلم منم عاشق وروجک خوشگل تو هستم ولی حیف که تو خیلی کم ازش عکس میذاری
بهاره (مامی آریا و پوریا)
11 مهر 91 15:46
عکساشون خیلی محشر بود. راستی حرف بابا حسین من رو هم به فکر فرو برد. و در نتیجه جدا کردن بچه ها رو موکول کردم به بعد !


مرسی بهارجونم
شقایق مامان پانته آوپویان
13 مهر 91 7:29
ای جان شیطونا
ندا جون من پانی پویانو 6 7 ماهی هست که جدا کردم و تو تختاشون می خوابن بعد تولد دوسالگیشون اولش خیلی سخته ولی در کل خیلی خوبه موفق باشی


خوش به حالت خیالت راحت شد . برای منم دعا کن دیگه خسته شدم از این وضعیت
مامی دوقلوها(زهرا)
14 مهر 91 11:06
سلام مامانی خسته نباشی
نازززززززی چه عکس ها قشنگیه .چه صلح امیز دو تایی سوار موتور شدن
اخ هر این دو تا میبینم که شیطنت از چهرشون میباره دلم می خواد یه گاز گنده بگیرمشون


مرسی ازلطفت زهرا جون
مامی کیارش و کیانا
14 مهر 91 22:46
ندا جون حرفای باباحسین منو عمیقا به فکر برد
خوشگلای من هر روز بهتر از دیروزن ماشاله


مرسی عزیزم . منم خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم
آلاء
16 مهر 91 14:23
مرسی از محبتت ندا جون من شنبه ها کلاس دارم
خوشحال میشم ببینمتون


خواهش میکنم عزیزم . منم خوشحال میشم
نسیم-مامان آرتین
17 مهر 91 9:51
خوشگلای خاله روزتون مبارک


مرسی خاله نسیم جوووون
ایلیا و الشن
17 مهر 91 20:49
روزتون مبارککککککککک عزیزاییییییی من .

عکساتون هم فوق العاده مثل همیشهههههههه .

اون عکس آخریه ماچ و بوسه و عشقولانه خواهر برادری رسماااا من رو کشتتتتتتتتت . عاشقتونمممممممممممممممم .



مرسی خاله سمانه مهربون ، ما هم عاشق شما و وروجکاتونیم :x:x:x
مامان تارا و باربد
19 مهر 91 10:46
الهیییییییییییییی نازی کوچولوهای خوشگل ماشالا می بینم تو نسل جدید دو قلو ها دخمرا برتریشون رو به اثبات می رسونن تارا و باربد هم دقیقا اینجورین در طول روز بارها و بارها مجبور به میانجیگری میشیم خدا حفظ کنه شیطون بلاها رو ببوسشون


مرسی عزیزم خدا کوچولوهای گل شما را هم حفظ کنه . چاره ای نداریم این چیزیه که خدا برامون خواسته پیری زودرررررررس
زهرا
21 مهر 91 16:20
ميگم نداجون جشنواره فيلم كودك اصفهانه بچهاروببرپيش عموپورنگ
مهسا مامان مرسانا
22 مهر 91 18:34
سلام عزیزم من عاشق شمام...عزیزم به خدا وقت نمیکنم سربزنم رمز رو برات خصوصی میذارم
مامان پریا و هلیا
22 مهر 91 20:49
وای چقده وروجک شدن این دو تا خوشگلم . بابت ایستادن بین دو تا مبل آریسا کلی خندیدم انگار داره میفته بلا . شیطنت از چشاش می باره خوووووووووشگل منه

پارسام که آقاست ماهه . هر دوشونو بچلون


مرسی سمیه جون قربونت برررررررم با اون دخملای هنرمندت
حنا
22 مهر 91 20:53
ای جاننننننننننننننننننن
یعنی غشششششششششش کردم ضعف کردم براتون خوشگلاااااااااااااااااااا
چقده ناز و باهوشین شماااااااااااااااااااااااااا
جیگرتونو برم منننننننننننننننننننننننننن
هوارتا بوس برای شما گوگولی های جیگرررررررررررررررررررررررررررر


مرسی خاله حنا جون . دخملای شیرین زبونمونو ببوس
پوپك
22 مهر 91 21:35
الهييييييييييييييييييييي! خيلي ناز بود عكساشون. بچه ها بغلم داشتم عكسها رو ميديدم حالا اينا باديدن بوسه اونا همديگه رو ماچ بارون ميكنن


ای جااااااااان ببوسشون
سمی مامی رهام و پرهام
23 مهر 91 16:09
ندا جون کیف کردم از عکساشون بخدا یعنی دلم خواست بچلونمشون تو جای من بچلونشون..


مرسی دوووووستم . من روزی هزاربار میچلونمشون
شقایق مامان بنیتا و برسام
25 مهر 91 14:12
وایی خدا همه کارهاشون حتی سبد اسباب بازیهاشون
مثل بنیتا و بسام
حتیی مو کشیدن پارسا جون
طفلی دخملای مظلوم که گاهی چنگ میکشن به داداشهاشون هههه


بچه ها خیلی از کاراشون شبیه همدیگست
نرگس مامان طاها و تارا
26 مهر 91 7:49
عزيزاي دلم...واي ندا جون خوش به حالت يعني 1قل 2قل ما هم اينقدر بزرگ ميشن تا من كمي راحت بشم؟؟؟؟دوستون دارم 3تاتون


نرگس جون دیگه خواب راحتی را ببینیم ....انشالا همیشه سالم باشن و شیطنت کنند