سال نو و نه ماهگیتون مبارک - 1391
عزیزهای دل مامان عشق و هستی های مامان عیدتون مبارک
قبل از هرچیز فرارسیدن سال نو را به همه ی عزیزانی که زحمت میکشن به وبلاگ ما سرمیزنن و نسبت به ما لطف دارن تبریک میگم و برای همه آرزوی سالی خوش همراه با سلامتی دارم .
خیلی وقته که میخوام بیام وبلاگتونو آپدیت کنم اما اصلا فرصت نداشتم و حالا مامان نازی شما دوتا را بردن مهمونی و من با خیال راحت اومدم اینجا .....
امسال اولین سالی بود که دوتا فرشته درکنار هفت سین ما بودن و ما خیلی خوشحال بودیم البته موقع سال تحویل شما دوتا خواب بودین اما هیجان وجودتون توی خونه بود و من و بابا پیمان خیلی حس خوبی داشتیم . امیدوارم امسال برای همه بخصوص شما دوتا گل من که خیییییلی عاشقتونم سال خوبی باشه و هیچ وقت مریض نشین و همیشه سلامت باشین .... اینقدر دوستتون دارم و عاشقتونم که نمیتونم توصیفش کنم ، هر روز شیرین تر میشین و بیشتر دلبری می کنید . توی خونه هرجا که میرم مثل دوتا جوجه کوچولو دنبال من میاین و وقتی مسیرمو عوض می کنم از روی سر و کله ی همدیگه رد میشین و شما هم تغییر مسیر میدین.... هردوتون میشینید و بازی می کنید و جدیداٌ یکی از کشوهای آشپزخونه توسط آریسا خانم فتح شده و آشپزخونه شده پاتوق شماها. خیلی به هم وابسته شدین و همه جا دنبال هم و باهم هستین . چند روزه که دستتونو میگیرین به مبلا و کاملا می ایستید و همش دل من می لرزه که نکنه از پشت سر برگردین، به همین دلیل همه چیز رسماً تعطیل شده و من فقط باید چهارچشمی مراقب شماها باشم . در اولین فرصت موهای همدیگه را میکشین و هردو با هم گریه می کنید و من ........ میخواستیم ببریمتون مسافرت اما همون عید دیدنی های معمولی را هم باشما نتونستیم بریم.......عکس های جدید مثل همیشه در ادامه مطلب
هرجا میرم دوتا فرشته ی خوشگل و خوشمزه میان دنبالم :
عاااااااااشق در فاضلاب توی آشپزخونه هستید :
امان از وقتی که هردوتون یه چیز را بخواین :
عااااشق سیم برق ، بخصوص آریسا . با اینکه مبلا رو به هم چسبوندم خانم کوچولو یه راهی برای دسترسی به سیم پیدا کرده :
و همینطور عاشق آشپزخونه :
زیرگاز محل مورد علاقه ی آریسا خانم :
نی نی ها ی خوشحال :
دلیل گریه کردن آریسا در عکس بالا :
و اما عکس های نورووووز :
شیطنت ها در مهمونی خونه ی خاله جون مولود :
بپر بپر روی مبل ها :
و یک شب سرد بهاری :