سفر دو روزه به ویلای پل زمان خان
عزیزای دل مامان سلام
امسال برای تعطیلات عید فطر باتوجه به شرایط شما و مامان نازی نتونستیم برای یه مسافرت خوب برنامه ریزی کنیم چون مامان نازی که مشغول پرستاری از خاله نوشین بودن و اگه با شما میرفتیم سفر رسما" دیوانه میشدیم و برمیگشتیم . این شد که به همون سفر دوروزه در اطراف اصفهان قانع شدیم و بعداز ظهر روز بیست و هشتم با همه ی خاله ها و دایی ها و بچه هاشون و عروس داماداشون یازده تا ماشین شدیم و همه با هم راه افتادیم به سمت پل تاریخی زمان خان . ورودی پل خیییلی شلوغ بود و کلی توی ترافیک بودیم اما ویلای ما کمی بالاتر از اون محدوده بود . یک جای بسیاااار زیبا با سکوت و آرامش محض .روز بعد خاله نوشین و عمو محمد هم با اجازه ی دکتر خاله نوشین با احتیاط اومدن و به ما ملحق شدن . خیییییییلی خوش گذَشت ؛مامان و بابا و خاله ها و زندایی عزیزم که بیشتر از جونم دوستشون دارم خیلی با ما همکاری کردن و همش مراقب شماها بودن تا من و بابا پیمان استراحت کنیم و همین طور هم شد. دست همشون را میبوسم و از همشون بی نهااااااااایت تشکر میکنم . امیدوارم بتونم یک روز ذره ای از محبت هاشون را جبران کنم . یه عااااااااالمه عکس داریم که اکثرش را بدون شرح میذارم . شرحش با خودتون
اینقدر عاشق آب هستید که از یه شیر آب اون گوووووشه ی باغ هم نمیگذرید
زاینده رود زیبا.... اینجا قبل از سد زاینده رود هست و رودخانه مثل همیشه زنده و پرآبه
پشه بند بستیم که موقع خواب پشه ها اذیتتون نکنند ؛ اما دلتون میخواست بیاین بیرون و نخوابید
این هم بلال بعداز ظهر روز عیدفطر که مهمون عمو محمد و خاله نوشین بودیم
همراه با رهام ، پسردایی گلم
باز هم آب بازییییییی البته در اینجا پارسا خان خواب تشریف داشتند ، آریسا و هیوا بازی کردند
اشک پارسا برای جدا شدن از خانواده ی مهربونمون
حمام بعد ازسفر
ممنون که به وبلاگمون سر زدین