پارسا جان و آريساپارسا جان و آريسا، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 25 روز سن داره

دوقلوهاي مهربون

شومینه

1391/6/15 16:40
نویسنده : مامان ندا
2,876 بازدید
اشتراک گذاری

سلام تمام هستی های من ماچماچ

اینقدر عاشقتونم که نمیتونم وصفش کنم . صبح ها زودتر از شما بیدار میشم و سعی میکنم تمام کارهام را انجام بدم و وقتی دوتا فرشته ی قشنگم بیدار شدن تمام وقتم را برای اونا بذارم . البته باید بگم کافیه یکیتون بیدار بشین اون وقت اونی که خوابه اینقدر مورد لطف و عنایت و بوسه و نوازش قل بیدار ، قرار میگیره که دیگه بالاجبار بیدار میشه اما با جیغ بنفشنیشخند . ای کاش تو بیداری هم بجای اینکه مو بکشین همدیگه را بوس میکردین . وقتی هم نگاهتون میکنم که یعنی مثلا جذبه نشون بدم سرعتتون میشه دوبرابر و میدوید به سمت هددددددف . خیلی خب باشه من که از پس شما دوتا وروجک برنیومدم .......این نیز بگذرد

بقیه ی مطالب را به صورت تصویری براتون گزارش میدم :

 

یک عدد پارسا که صبح زود بیدار شده،با هم نرمش کردیم و سرحال شده

بعد خواهرش را بیدار کرده و آریسا ازدست داداشش به زیر گهوارشون پناه برده

ولی پارسا بیش از این حرفها علاقه مند به بازی با خواهرشه

و اینجوری آریسا هم سرحال شد و بازی شروع شد

و اما ماجرای بعدی

چندشب پیش دیدم هر دوتون دارین از مبل جلوی شومینه بالا میرین و تلاش میکنید دستتونو برسونید به گلدونایی که از دست شما از روی میزها جمع کرده بودم و اونجا گذاشته بودم . با کمک بابا پیمان سریع همه چیزای روی اون طاقچه را جمع کردیم و اومدیم که شام بخوریم . در حال آماده کردن میز بودم که دیدم صدای جیغ آریسا به طرز مشکوکی به گوش رسید . اومدم و با این صحنه مواجه شدم تعجب

ای بابا چه چهارزانو هم نشسته !تو چطور رفتی اون بالا فسقلییی؟؟؟!!! اون یکیو نگاه کن ا, ا, ا, ا,اوه

با چه غروری هم به داداشش نگاه میکنه انگار قله ی کوه قاف را فتح کرده

و پارسا گلی هم بالاخره موفق شد

آریسای گلم ؛ به خدا اون خوردنی نییییییست گریه

این هم از داستان دوم و اما ماجرای سوم اینکه

غزل جون یه مایوی خوشگل که قبلا مال خودش بوده را برای آریسا آورده که ازش تشکر میکنیم

اینم با کلاه

این هم نمای پشت سر

دور اون سر گرررررردت بگردم عشق مامانماچ

اما پارسای گلم که نمیدونست این قرتی بازی ها فقط برای دختراست گریه میکرد و مایو میخواست

آریسا را بردم یه طرف دیگه که ازش عکس بگیرم اما یه دفعه تا دید پارسا داره گریه میکنه اونم شروع کرد به گریه  اونم چه گریه اییییییییی این شد که خونه ی ما ولوله شد ومامان...ابلهگریهکلافه

و درآخر از شیرین کاریتون بگم که اینقدر ورجه وورجه کردین روی تختتون که تخت شکست ؛ تختی که هنوز یکبار هم روش نخوابیدینناراحت

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (16)

آلاء
15 شهریور 91 20:25
الهی قربون اون ژست گرفتن آریسا برم
بلا میدونه چقد جیگر شده که واسه ما ژست میگیره الهی خاله فدات شه




قربون پارسای گلم برم که دلش مایو دو تیکه میخواد
خودم برات یه مردونشو میخرم میام اصفهان بهت میدم عشقم


زنده باشی آلاء جان . مرسی که اینقدر به ما لطف داری
آلاء
15 شهریور 91 20:27
مامان ندای گل ازت یه دنیا ممنون که این روزا کلی به ما حال میدی
امیدوارم همیشه شاد و سلامت باشی


مرسی عزیزدلم همچنین شما
زهرا
15 شهریور 91 22:03
قربون اين جيگرابرم من اريساي خشگلم جيگرشوبخورم فداي اشكاي پارسام بشم بوس بوس


زنده باشی زهراجون
khale nunu
16 شهریور 91 9:10
nedaaaaaaaaaaaaa man mikham bokhoram in dotarooooooooooooooooooooo
kheili bahal budl.kheili kheili kheili azizam.khoda behet enerjhi bede ghorbunet beram


مرسی خواهرگلم، بودن تو کلی به من انرژی میده بووووووس
زهرا
17 شهریور 91 20:39
من باتوقهرم يعني بودن مابهت انرژي نميده؟اريسامامانوگازبگيربه اونابوس ميدي بمانميدي
نسيم-مامان آرتين
18 شهریور 91 10:17
مامان کیان
18 شهریور 91 13:01
سلام مامان دوقلوها یه سوال داشتم ازتون.میخواستم اسم دکتر وروجک های نازتون رو بدونم.آخه من تازه اومدم اصفهان یه دکتر خوب میخوام آدرسشم بگید لطفا
ایلیا و الشن
18 شهریور 91 20:16
سلام ندا جون نازنازی .

وعرض پوزش به خاطر غیبت طولانیم گلممممممم چون یه مسافرت طولانی بودم .

از دیدن عکسای خوشگلای خودم کلی لذت بردم .

هرسه تائیتون رو می بوسممممممممممممم .


مرسی سمان جون انشاالله همیشه شاد باشی

نرگس مامان طاها و تارا
19 شهریور 91 8:12
جيگر اين فسقلارو برم من مامان ندا من چند بار بهتون سر زدم اما شما پيش ما نيومديد.ما دوست داريم با شما در ارتباط باشيم و از تجربياتتون استفاده كنيم خوب


شما لطف داری عزیزم بذار فسقلا بزرگتر بشن میبینی آدم چقدر وقت کم میاره ولی چشم حتما میام
باران قلنبه
19 شهریور 91 13:30
سلام عزیزم خوشحال می شم به وب دخمل منم بیاین.
دخملم باران مظفری توی مسابقه جشنواره رمضان 91 آتلیه سها شرکت کرده اگه می شه به سایت آتلیه سها بروید و در قسمت جشنواره رمضان به دخترم رای 5 بدهید .این جشنواره تا اول مهر مهلت داره.
آدرس سایت آتلیه سها:
Soha.torgheh.ir/festival
لینک مستقیم جشنواره تو وبم هست
یه دقیقه بیشتر طول نمی کشه من نیاز دارم به رای شما
عجله کنین زیاد وقت نمونده منتظرمااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا

جشنواره بعدیشون دوقلو هاست حتما ببرین پشیمون نمیشین




رای دادم خانمی امیدوارم برنده بشه
مامان تارا
22 شهریور 91 0:42
چه خوشمل شدی آریسا جون
خوب دخملی میدادی داداشی هم بپوشه دلش خوش بشه عسلی


مرسی گلم
مامی کیارش و کیانا
23 شهریور 91 17:22
ندا جون من عاشق وروجکاتم . قربونشون برم


مرسی عزیزم منم عاشق این فسقلیای شما هستم
مریم مامان محمد مانی
24 شهریور 91 12:34
الهی قربون این عسل ها بشم من
ماشالله.... خدا حفظشون کنه
الهی بمیرم برای پارسای گلم که مایو می خواد...... جیگرم کباب شد دیدم گریه میکنه.

خیلی مراقب دردونه هات باش ندا جون


مرسی عزیزم زنده باشی . والا من مراقبم اما این وروجکا بالاتر از خطرن
مامان سبحان جون
25 شهریور 91 16:00
ماشالا به این ناناسی ها یه سری هم به ما بزنید



ممنون عزیزم، چشم
یاسمن جووون
25 شهریور 91 16:41
خدا حفظشون کنه
دوقلو بودم خیلی شیرینه ولی بزرگ کردنش خیلی سخته...
من و خواهرم هم دو قلوییم ولی الان بزرگ شدیم دیگه و 18 سالمونه


مرسی گلم . قدر مامان بابا را بدونید . زنده باشید
بهاره (مامی آریا و پوریا)
11 مهر 91 15:33
سلام خوبی دوستم؟ از دیدن فسقلات لذت بردم اساسی. دلم دخمل خواست ! ایشالا دوقلوهای بعدیم دختر بشن!

راستی لینکت اضافه شد!!! همیشه یادم میرفت. ببخشید. از این به بعد همیشه سر میزنم.


نه یعنی واقعا تو به دوقلوی بعدی داری فکر میکنی؟؟!!! مرسی از اینکه ما را لینک کردی