پارسا جان و آريساپارسا جان و آريسا، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 25 روز سن داره

دوقلوهاي مهربون

23 ماهگیتون مبارک

1392/2/29 22:33
نویسنده : مامان ندا
1,562 بازدید
اشتراک گذاری

سلام نفسای منماچماچ

23 ماهگیتون مبارک عشقای خوشگلمهوراهورا

باورم نمیشه کم کم دارین 2 ساله میشینبغلقلب .......همه میگفتن صبرکن دوساله بشن راحت میشی اما انگار شیطون تر شدین که نگران!!! عیب نداره ، تنتون سالم باشه ، شیطونی کنید چشمک.

آریسا که همش داره میپرسه "این چیه؟؟" چند ثانیه بعد دوباره اشاره به همون چیز میکنه و میگه"این چیه؟؟" شاید یه چیزی را ده بااااار بپرسه و من هم هر ده بار همین طور که به خودم آرامش میدم و میگم صبور باش ندا ، صبور باش ندا .......جوابشو میدم ، امیدوارم خدا صبرمو بیشترکنه .

کلا آریسا مثل طوطی شده هههههرچی بگی تکرار میکنه ، وقتی من و باباپیمان داریم با هم صحبت میکنیم همینطور که سرگرم بازیه ، حرفای ما را هم تکرار میکنه ، من و بابایی هم عمدا یه کلماتی را شمرده تر میگیم تا راحت تر بتونه تکرار کنه الهی قربون زبون کوچولو و شیرینت برمماچ

بهشون یه کم لواشک داده بودم ، آریسا اومد گفت " این چیه ؟" گفتم "لواشک" ، رفت و چند دقیقه بعد اومد گفت "شلوارک خوام " ، منم که اصلا متوجه منظورش نبودم ، نگاه به پاهاش کردم و دیدم شلوارکش که پاشه ،  داشتم فکر میکردم چی داره میگهسوال .....بعد خودش گفت "شلوارک خوام بخولم" و دست منو گرفت و برد سر همون کابینتی که از توش لواشک بهشون داده بودم ، اون موقع بود که معنی "شلوارک" را فهمیدم و کلییییی خوردمش و بوس بوسیش کردم .

 پارسا هم دیگه همه کلمات را میگه اما هنوز جمله  نمیتونه بگه .

پسرم خیییییلی آقاست ؛ خیلی مظلوم ، مهربون ، باگذشت و آرومه .....عاشق هردوتاتونم ماچماچ

 

کشف جدید

خانه ی باباجون و ......

روزی که رفتین اداره ی مامان نازی و اونجا را به هم ریختین

اینم از 23 ماهگی تشویق

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (20)

نسیم-مامان آرتین
30 اردیبهشت 92 8:34
عزیزای دلم23 ماهگیتون مبارکایشالا تولد 23 سالگیتون
اما راستشاون موقع ما رو میشناسید یا تحویلمون میگیرید؟؟؟؟؟
راستی من قربون این وروجکهای شیرین سخن بشم که دارن با این حرف زدناشون دلبری میکنن


مرسی نسیم جون ، سلامت باشی ....من هم همیشه فکر میکنم وقتی بزرگ میشن از من دورتر میشن
نازی
30 اردیبهشت 92 13:07
23ماهگیتون مبارک باشه. خدا صبر مضاعف بهت بده نداجون
وای وای چه شیطون بلا شدن چه کار که نمیکنن این طوطی خانمو چند تا ماچ آب دار کن .فدای آقا پارسای آروم ومظلوم بشم.چه این عینکا بهشون میاد خدایی چه کشف عجیبی کردن این دو وروجکاین باغه چه خوشگله.عجب مامان نازی صبوری دارین شما میبوسمتون فعلا

مرسی نازی جون ممنون از لطفت ما هم تو را میبوسیم
مامان تارا و باربد
30 اردیبهشت 92 13:29
الهی فدای این شیطونکای بامزه
23 ماهگیشون مبارک ایشالا همیشه سلامت باشن خدا حفظکنه مامان نازی مهربون رو کهبا خودش می بردشون سر کار
می بوسمتون


مرسی عزیزدلم ، همیشه به ما لطف داری خدا شما و خانواده گلت را هم حفظ کنه انشاالله
نرگس مامان طاها و تارا
30 اردیبهشت 92 14:05
خسته نباشي ندا جون.كم كم داري مي رسي به روز موعود....مي گن 2 ماه آخر دوسالگي و دو ماه آغازين 3 سالگي پر از تحول هست درسته؟
چقدر بزرگ شدن خدا حفظشون كنه


والا نرگس جون ما که هنوز تحولی ندیدم امیدوارم توی این سه ماه دیگه تحولاتشون رو بشه . مرسی عزیزم خدا غنچه های شما را هم حفظ کنه ، ببوسشون
مامان محمد مانی
30 اردیبهشت 92 14:14
آخــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــخخخخخ
پاشم بیا اصفهان یه دل ســــــــــــــــــیر این وروجک هات را بغل کنم و بوس بوسیشون کنم.
ماشالله


مرسی عزیزم ، تشریف بیارین خوشحال میشیم
مامی دوقلوها(زهرا)
30 اردیبهشت 92 16:23
سلام ندا چقد دلم برای این وروجک تنگ شده بود درد یه مادر دوقلو فقط یه مامان دوقلو میدونه میفهم چی میگی عزیزم انشا... بزرگ که شدن با پیشرفت هایی میکنن خستگی از تنت در میره
پیش ما هم بیااااااااا


ممنون از همدردیت زهراجون ، انشاالله
زهرا
31 اردیبهشت 92 13:54
واي خدامن الان اين دوتاوروجكوميخوام اي خداهرروزشيرينترميشن هزارالله اكبربه اين نازدونه ها!بوس


مرسی زهرا جون از لطفت
آلاء
31 اردیبهشت 92 19:22
پیام من نرسید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


آلاء جان همه ی پیام هایی که رسیده بود را جواب دادم حتما نرسیده عزیزم
مامان علی وعارفه
1 خرداد 92 1:06
سلام من به طور اتفاقی وبلاگ شما رو دیدم عزیزم من دوقلو دارم تا سه سالگی خیلی سخته بعداز اون ارامش پیدا میکنی البته دوقلوهای من دیگه بزرگ شدن ویازده سال شونه موفق باشیدhttp://www.niniweblog.com/images/smilies/smile_thum/25.gif


سلام ، امیدوارم ....خیلی ممنونم
نسیم-مامان آرتین
1 خرداد 92 9:57
بزرگ مردان، کوچولوی خونه ما پیشاپیش روزتون مبارک


مرسی عزیزم بر شما هم مبارک
بهاره مامی آریا و پوریا
1 خرداد 92 20:47
وای جوجوهای تو هم چقدر بزرگ و خوردنی شدن . آریسا رو بخورم با این شیرین زبونی هاش. خوش به حالت اینقدر حوصله داری که دقیق مینویسی... من اصلا استعدادشو ندارم!


مرسی از لطفت بهاره جون ، اتفاقا تو خیلی جذاب مینویسی فقط کم همتی میکنی وگرنه نوشتنت عالیه ، خیلی هم در این زمینه با استعدادی
مامان سروش و سروین
1 خرداد 92 23:47
سلام عزیزم. 23 ماهگی دسته گلات مبارک. خدا قوت و خسته نباشی. راستی مسءله ی دستشویی حل شد؟ رو روال افتادن؟ من که همش به یادت بودم. یاد دو سال پیش خودم می افتادم. الهی بچه های نازت سلامت باشن و همیشه روزگار خوشی داشته باشید. از طرف من ببوس اون خوشمزه ها رو.


سلام گلم ، مرسی سلامت باشی . نه هنوز ....خیلی سخته برام دعا کن ...از دعای خوبت ممنونم عزیز دلم من هم همین آرزو را برای شما دارم
هــانــی
2 خرداد 92 12:42
الهییییییییییییییییییی
شلوارک


زهرا(مامان علی و امید)
2 خرداد 92 13:35
مباااارک باشه 23 ماهگی این گلهای نازت ندا جون ..
دو سال گذشت .. چقدر زووود
انگار همین دیروز بود که باردار بودی و یکسره تو نی نی سایت با هم گپ میزدیم
انقدر دلم برای اون روزا تنگ شده که همه بچه ها بودن و هرروز چقد با هم میگفتیم و میخندیدیم....
ایشالا که همیشه سلامت باشین عزیزم .. ببوس این عزیزای دل منو

مرسی زهراجون ، منم خیلی دلم برای اون روزا تنگ شده ، دلم میخواد یه کم وقت برای خودم داشته باشم من هم امیدوارم شما همیشه شاد و سلامت باشید ...گل پسرا را ببوس
ایلیا الشن
3 خرداد 92 0:16
23 ماهگی قندعسلا مبارک انشاءا... زنده و سلامت و پاینده باشن

حسابی ببوسشون نداجونم
راستی کارمندای نمونه ای می شن بهت قول می دم


مرسی سمان جون ، امیدوارم
هــانــی
3 خرداد 92 19:45
مامان مهربوووووووووون
یهنی من عاوجق شوما و نی نی هاتون بیدم
رمز دادم که اگه دوست داشتین نی نی مونو ببینین
خصوصی گذاشتم رمزو
تند تند آپ کنین با کلی عسک از نی نی ها و شیرین کاریاشون
وقتی میام اینجا کلا همش لبخند میزنم


مرسی هانی جان ما هم شما را دوست داریم . همیدوارم همیشه شاد باشی و بخندی
سمی مامی رهام و پرهام
4 خرداد 92 0:44
سلام قبل از هر چیز 23 ماهگی قندعسلا مبارک بعدشم واقعا درد دوقلو داری فقططططططططططط یه مامان دوقلو دار میفهمه منم بهت میگم اندکی صبر سحر نزدیک است یه سال دیگه تحمل کن عالی میشن مستقل میشن و عاقل..
راستی مرسی به یادم بودی مهمون دارم واسه همین کمتر میتونم بیام نت گردی..
میبوسمتون عزیزم..


سلام مرسی سمیه جون سلامت باشی ....واقعا همینه که میگی....امیدوارم زودتر اون روزها برسه . خواهش میکنم عزیزم نگرانت شده بودم انشاالله همیشه شاد و سلامت باشی من هم میبوسمت گل پسرا را هم ببوس
مامی حنا و دینا
5 خرداد 92 18:32
ای جانم به این شیرین زبونی با همه سختی ها خیلییییییییی شیرینن خسته نباشی مامی جون مرسی از قوت قلبت بهم عزیزم


مرسی عزیزم ، کاری نکردم ....من هم از شما تشکر میکنم
مامان کیان
6 خرداد 92 18:08
ای جوووون دلم عسلای من.وای پس با این حساب آریسا چقدر خوردنی شده


آلاء
7 خرداد 92 13:42
سلام ندا جون
چه میکنی با پوشک گیرون


آلاء جان هنوز درگیرم